کاش میتوانستم
همهچیز را رها کنم،
همهچیز را فراموش کنم
دوباره متولد شوم؛
بیهیچ حرفی پشت سر،
بیهیچ قانونی پیش رو.
کاش میتوانستم خوانندهای فرانسوی باشم
که در خیابانهای بارانخوردهی پاریس
در انتظار معشوقهاش ایستاده،
یا شاعریاهلایران درعطرِ مستکنندهی بهارنارنجهایشیراز.
وشایدهم پزشکی به وسعت تمام لبخندهایروبهبهبودجهان.
کاش میتوانستم
عشق را عاشقانه زندگی کنم
و شعر را شاعرانه برقصانم.
دستم را روی قلبم بگذارم،
چشمانم را بر عقلم ببندم
و تمام حسهایخوب جهان باشم.
کاش میتوانستم
تمام رسیدنها را ببینم،
تمام عاشقانهها را لمس کنم،
و در تمام شاعرانههای زیبا،زندگی… 🤍🕊