وای چقدر بد بود تا حال همچین تجربه ای نداشتم
همش میدیدم خرس ها میخواستن همه رو بخورن افتاده بودن دنبال بشریت همه جا بودن از ترس داشتم سکته میکردم تو عمرم اینقدر نترسیده بودم
از خواب بیدار شده بودم تو خونه تنها هم بودم تو بیداری هم حالم خوب نبود
تا ساعت ها بیرون رو دید میزدم و در رو بسته بودم🥲
یکی بهم بگه میگم چیه مگه میخندم ولی واقعا خیلی ترسیده بودم
رسما داشتم سکته میکردم
باز که فکر میکنم ضربان قلبم بالا میره