ما تقریبا قطع رابطه ایم
فقط شوهرم سه ماه یبار تنها میره سر میزنه
صد بار بچه هام گفتن ما دلمون میخاد بیایم خونتون الکی میگن مریضیم و حال نداریم و…
هروقتم میریم انقدر بی احترامی میکنن شوهرم گفت من دیگه زن و بچه مو اینجا نمیارن
یهو هشت صبح پاشده با پدر شوهرم اومدن در خونه
سر زده
ما خواب بودیم حالم خیلی بد شد
اما به احترام شوهرم که دوسش دارم بی احترامی نکردم و در کمال احترام پذیرایی کردم و حالا پشیمونم
شما بودین چکار میکردین؟
دستورم میدادن که صبحانه اینو میخوریم اونو نمیخوریم😐😐😐😐😐😐