دقیقا عقده ای...
ما دو ماهه این واحد رو خریدیم واحد نسبتا بزرگ و لوکسیه...خب کلی هم زحمتشو کشیدیم و قرض وام داریم این خانم که نمیشه گفت بهش خانم دو ساله مستاجره اینجاست و در تکاپو که بخره ولی هی انکار مشکل واسشون پیش میاد نمیتونن بیچاره خیلی بهش فشار اومد منو دید
من امروز بع دو ماه اولین بار بود دیدمش اونم آنقدر دکمه آسانسور رو زدم دیدم پایین گیر کرده صدای زنه میومد که به دخترش میگفت وایسا جلو در نزار بسته شه آخر اومدم پایین دیدم آسانسور رو پر کرده فرش و موکت با دختراش میخواست بفرسته پایین واسه شستن!!!!!به دخترش گفتم ما خیلی وقته منتظریم چرا درو نمیزنید جای سلام یهو از در خونه پرید بیرون گفت ماهم کای جلو آسانسور گیر کردیم حالا مگه چی شده فهمیدم دنبال دعواست
اومدم پایین بهذشوهرم گفتم اینا میخوان فرش بشورن ببینم نظر اون چیه شوهرم سریه رفت پیچ فلکه رو باز کرد برد نتونن بشورن قانون ساختمونه
داشتم به شوهرم میگفتم زنه خیلی دعوا داشن انگار جای معذرت خواهی اون بنده خدا میگفت نه تو چرا گنده اش میکنی که یهو زنگ زد گوشی شوهرم تا شوهرم گفت خانم محترم درجا شروع کرد بدو بیراه که سریع شوهرم قطعش کرد بهترین کارو کرد چون اونم ادامه توهین ها و تهدید هاشو بدون فکر پیامک کرد یعنی تو مطب بودیم یکسره فحش و تهدید میفرستاد شوهرم فقط میخوند و نگاه میکرد من از تهدیدش بهم ریخته بودم بعد هی میگفت ییا من اینجا منتظرم ال و بلت کنم چه مردی هستی از یه زن خوردی...اینا حرفای خوبش بودن
منم نقشه اشو فهمیدم گفتم بابا این دنبال دیه گرفتنه اصلا به حرفاش گوش نده شوهرم هم فقط سر تکون میداد و میگفت میدونم