شما خونه خاله ات میری نه خونه اون دوتا عقب مونده محلشون نذار...
همچنان با خاله ات در ارتباط باش
خاله اتوشمابیشتردعوت کنید
عزیزم یچیزی حس میکنم
مثلا یبار خالم شیرینی خریده بود آورد تعارف کرد بعد برد گذاشت تو کمد گاز به خنده گفت باشه بعدا با چایی میخوریم🙄
کلا حس میکنم از اینکه خالم هزینه کنه برای ماها شام یا ناهار یا حتی شیرینی خوشش نمیاد کاملا مشخصه
حالا داماد خواهر من اینه سلام نمیده کم محلی میکنه حال من بهترین کادو ها رو دادم خیلی شام دعوت کردم
تااینکه خواهر زاده ام بیمارستان موقع زایمان حالش خیلی بد بود ازنگرانی رفتم پیش خواهرم باشم که دامادخواهرم باخواهرداماد چنان برخورد بدی کردن که تو کی هستی اومدی بیمارستان،منم از اون روز قهرکردم خیلی بی فرهنگه
به اونا چه مگه خونه اونا میری
همینو میخوان پای شمارو قطع کنن از اونجا هر چی گفت جوابشو بده
چقدر دلم برای خاله ات سوخت خاله مهربونی که تنها میمونه.خاله های من مثل شمر هستن.عروسش اومد خواست اونو بی کس و کار کنه و موفق هم شد پاتونو برید
اونجا صاحب خونه خاله ات هست اونم عروسی هست که چشم دیدن مادرشوهرشو نداره میخواد تنهاش کنه
ولله من بودم بیشتر میرفتم حرفم میزدن میگفتم صاحب خونه دعوتم کرده بقیه نطراتشونو واسه خودشون نگه دارن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
