2777
2789

چند سالی بود یه پسریو دورادور دوست داشتم اونم انگار تازگیا بهم علاقمند شده 

من فقط ۱۷ سالمه هر کاری میکنم تلاش کنم فراموشش کنم بهش فکر نکنم نمیشه هرچی میرم تلاش کنم برای آیندم تا یه خانوم مستقل بشم اما وقتی اون پسره رو میبینم دوباره یجوری میشم انکار بدجور مهرش افتاده به دلم حتی به پسرای خوشگل تر و مهربونه تر و پولدار تر از اون هم اهمیت نمیدم  نمی‌دونم  چرا فکر این یارو هیچ جوره از سرم نمیره پسره هم از حسم به خودش اطلا داره 

اما من چرا نمیتونممممم از فکرشو از سرم بندازم؟؟ کلی انگیزه دارم برای آیندم هر کاریو جایگزین میکنم سرگرم شم یادم بره نمیشهههه آخه چرااااا

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دقیقااا

من نمیگم جلو دلتو بگیر و کاملا خودتو بزن به اون راه که دوسش نداری اتفاقا اشتباهه به نظرم چون هر چقدرم‌ خودتو سرگرم نشون بدی،درس بخونی،با دوستات وقت بگذرونی ی گوشه از ذهنت همش درگیر اونه چون خودم اینطورم ولی پیشنهادم اینه درستو ادامه بده خودتم مجبور نکن که پسره یادت بره چون غیر ممکنه فقط به سرت نزنه خودت بهش بگی تا زمانی که خودش اعتراف مستقیم کنه و در اون صورت سعی کن بهش بگی که الویتت‌ درسته و باید تو این راه آرامشت باشه نه سد راه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز