من اینجوری ام
باردار هم هستم دو سه هفته آخرمه
بدجوری هم با شوهرم چپ کردم
لجم باهاش
حتی نمیتونم تشخیص بدم که واقعا مشکل دارم باهاش و ازش ناراحتم یا فقط به این خاطره که باردارم و هورمون هام قاطی کرده
منم خیلی دلم گرفته شایدازتنهایی
من خیلی دلم گرفته
من
از همه چی ناامیدم
مریضیم پیشرفت کرده
مشکلم حل نمیشه
دلتنگ خواهرمم و ماه دیگه تولدشه و نیست
کاش واقعا احساساتم واقعی نباشن
اگه واقعی باشن احساس میکنم تو زندگیم به بن بست رسیدم
البته من همسرم رو خیلی مقصر می‌دونم و واقعا هم مقصر هست
خیلی دارم عذاب میکشم حوصله هیچ کس رو هم ندارم همش حس منفی دارم از همه
از مادرم پدرم بردارم از همه حس منفی میگیرم
دیوونه شدم دیگه از دست خودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
