چندبار تیکه انداخت بهم(خونشون نمیرم چون دعوتم نمیکنن)
بعد گفتم بهش که از اینکه بدون دعوت برم جایی خوشم نمیاد شاید طرف حوصله نداشته باشه خودمو مهمون دعوت کنم؟
گفت یعنی چی تو دخترشی دیگه مامان هی میگه چرا عروسمو نمیاری ببینمش اون الان دیگه باید جای قابلمه هامونو بدونه
دختر باید زیاد بره خونه ی پسر چون مامان و خواهر تو از من معذب میشن میام خونتون ولی کسی از حضور تو توی خونمون معذب نمیشه
مثلا باید ظهرا بری خونمون با مامانم بگی و بخندی و غذا بخورین و برگردی یا منتظذ من باشی بیام برت گردونم
مادرهمسرم خیلی سیاست داره هی میگن چرا نمیای خونمون ولی وقتی میرم وقتی بیشتر ار تایم خاصی تو خونشون باشم قیافه هاشون درهم میره حتی همسرم
منم خیلی معذب میشم خب
همش مادرش میگه پدرته دیگه راحت بشین مانتو و شالتو دربیار
دفعه ی اخر که رفتم خونشون چون ازشون خجالت میکشم کم حرف میزنم، همسرم یهو برگشت گفت چرا حرف نمیزنی با مامان و ابجیم؟ اینا پرحرف نیستن به خاطر تو حرف میزنن که تو هم حرف بزنی
لباس درست و حسابی هم ندارم