1_طرف داشته کیسه سیمان رو روی دوشش میبرده مهندس میبینه
میگه چرا با فرغون نمیبری
میگه با فرغون امتحان کردم ولی لاستیکش گردنمو اذیت میکنه
۲_شب عروسی مادر زن میاد درگوش داماد یواش میگه
دختر من پرده ندارع
داماده هم داد میزنه ای بابا شمام ریدین با این جهیزیه دادنتون
۳_ستا افریقایی ی چراغ جادو پیدا میکنن
میمالن غول میاد بیرون
میگه چون ستایین هرکدوم فقط ی ارزو دارین درست انتخاب کنین
اولی آرزو میکنه سفید بشه
ارزوش براورده میشه
دومی میبینه خوشش میاد میگه منم میخام سفید بشم
سفید میشه
غول ب سومی میگه توام میخوای سفید بشی؟
میگه نه اینا جفتشون سیاه بشن
هرکی هرچی بلده بگه
❤💋🍉