ته بی کسی اونجاست ک بین جمعیت باید خودتو محکم نشون بدی و قوی
ولی فقط خودت میدونی ک چقدر تنها و خسته ای
چقدر داغونی و کم اوردی
هی خم میشی هی دست به زانو میزاری باز ادامه میدی
اون وقتایی ک تنهایی باخودت دردودل میکنی ک دیگه باخودت رودروایسی نداری
میفهمی اوج غم اونجاست ک حتی ی نفرم نداری ی دست به شونه ات بزاره حتی یک کلمه بگه بگو من هستم میشنوم
شنونده هم نداری