عزیزم بنظرم دیگه زنگ نزن و دست از تهدید کردنش بردار چون هر بار با جواب ندادنش و اینکه میگه برو هر کار میخوای بکن خودت نابود میشی میدونم خیلی دلت میخواد ازت معذرت خواهی کنه و قول بده دیگه تکرار نشه ولی هیچوقت اینکارو نمیکنن
یه چند مدت اصلا نبینش خودتو سرگردم کن
تراپی یکم دیر جواب میده خودت دکتری خوب میدونی برو روانپزشک دارو بگیر بگو فقط میخوام فکر و خیالم کمتر شه ( من برای اوورتینک و افسردگی رفتم داروهاش خوب روم جواب داد اما متاسفانه ول کردم ) . همزمان هم دارو مصرف کن هم پیش روانشناس برو که روی خودت کار کنی شاید اونم دید دیگه وابسته نیستی خودش ادم شد و ترس از دست دادنت اومد سراغش
سعی کت یه شخصیت قوی خودتو نشون بدی که هر حرفی میزنه رو عملی میکنه
برای همین وقتی تو این شرایط روحی ضعیف هستی اصلا تهدید به طلاق و اینا نکن چون حرف بی ارزش تر از قبل میشه . فقط یکم فاصله بگیر و سرد باش فعلا
این پیشنهاد من طبق تجربیاتم بود اکه برگردم قبل فقط به خودم میرسم و محل سگ به شوهرم نمیذارم . سر کارای بدش فقط غر زدم اما هیچکدومشونو عملی نکردم واسه همین حرفام ذره ای اهمیت نداره براش
یه مشاور دیدم میگفت زن با سیاست در حرف زدن مهربانه اما در عمل بی رحمه . من برعکسم و خیلی پشیمونم از رفتارام دارم کم کم درستش میکنم