من اگه بمیرمم برنمیگردم ولی نمیتونم فکر نکنم، همش توی خیالم هست، اینکه تاوان بده بدبخت بشه یا چمیدونم بیاد بگه غلط کردم برای بار هزارم، چیکار کنم اندازه پشه هم فکرش درگیرم نکنه؟؟؟
حتی منتظر غلط کردمشم نباش، مال من بدترین ضربه هارو زد و دو قورت و نیمش باقی بود، من هنوز حالم خوب نشده، نمیدونم فقط دارم میگذرونم.
از این مرحله هم میگذری
من دیگه برام اصلا مهم نیست
قبلا دلم میخواست هرکار کرده سرش بیاد، الان بیخیال شدم
فقط واسه خودم ناراحتم که هیچجوره نتونستم تا اینجا خوبش کنم، ولی اون زنده اس یا مرده حتی برام مهم نیس
من بدون اون عالی نیستم، گاهی بخاطر ضربه هایی که دیدم، گاهی دلم براش تنگ میشه، ولی دیگه کاری از دستم برنمیاد، با غصه ادامه میدم. برام مهم نیست اون چیکار میکنه ولی بازم غمگین هستم و دلتنگشم میشم و واقعا کل روز احساس خفگی دارم، ولی خب حتی به اینم ادم عادت میکنه.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
