دوستان من تازه عقد کردم و کلا آدمی هستم که یه مقدار اهل رو دروایسی هستم و تا حدی اینطوریم که دوست دارم نزدیکانم ازم راضی باشن و منو همسرم توی دوتا شهر مختلف هستیم و الان برای دیدن همدیگه گاهی همسرم میاد گاهی هم من میام خونشون دو سه روز میمونم و پدر مادر همسرم درواقع همسرم فرزند آخرشونه و تفاوت سنیشون خیلی زیاده و خب سنشون بالاست من یه مدتی رو صرف شناخت کردم که ببینم هرکسی چطور هستش تو این خانواده و خب با شناختی که از پدر مادرش به دست آوردم تصمیم گرفتم که زیاد صمیمی نشم و اونقدرا گرم نگیرم و اینکه خیلی هم کمک حال نباشم چون کمک های همسرم تبدیل شده به وظیفه و احترامی هم در برابرش دریافت نمیکنه و احتمال دادم که اگر من هم صدمو بزارم پشیمون خواهم شد و الان میخوام بدونم کارم درسته و عذاب وجدانی نباید داشته باشم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
زیادی به فرمانشون باشی ...فردا روزی اگر نتونی و نخواهی باشی اونطوری، به ی چشم دیگه نگاهات میکنن.انگار طلبکارن ازت!!
ولی از همین اول همینطوری باشی .همینطور می بینتت و بهت عادت میکنن
قسمتی از سخن های کوروش کبیر:بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی که دوستش داری همش رنج و عذاب است.پس اگر همچون مثل خود نیافتی مثل خدا تنها باش.واگر یافتی او را چنان حافظ باش که گویا جزوی از وجود توست.