انتخاب رشته

امسال خودم انتخاب رشته میکنم. نمیدونم نتیجه بده یا نه اما خب.. ببینیم چی میشه. پارسال رتبه ام افتضاح شد اما بازم انتخاب رشته کردم (واقعا نمیدونم به چی امیدی) اما خب نتجیه همون جور که حدس میزنید یه مردود گنده روی پیشونیم بود. گفتم یه سال دیگه میخونم اما مامانم گفت ما دیگه هزینه نمیکنیم اگه میخوای ازاد همینجا رو برو. اما اخه دانشگاه ازاد اینحا بدرد نخور ترین دانشگاه کل جهانه واقعا پس گفتم نه و خودم رفتم سرکار. روزی حدود 10 ساعت سرکار بودم و شبا که برمیگشتم حتی جونی برای غذا خوردن نداشتم چه برسه درس. دوستمم قبول نشده بود و قرار بود باز بخونه و اون شروع کرده بود به درس خوندن و تست زدن و ازمون دادن اما من هونجا گیر کرده بودم. اولین حقوقمو که گرفتم رفتم کتاب گرفتم کلاس ثبت نام کردم. اما بازم وقت کافی نداشتم. کتاب دفترامو میبردم سرکار و اونحا درس میخوندم. واقعا سخت بود اما چاره ای نداشتم. سرکار اذیت میشدم و همکار خوبی نداشتم. کارمو عوض کردم و رفتم سراغ یه کار دیگه که فکر میکردم بهتره اما حقوقش نصف جای قبلی بود و میزان کارم دو برابر. وقتی برای اب خوردن هم نداشتم چه برسه درس. خلاصه چندماه اینجوری گذشت و من دیدم واقعا نمیشه باید درس بخونم. با اینکه میخوندم ولی کم بود. پس یه هفته قبل از کنکور اردیبهشت با هزار تا بدبدختی از کارم اومدم بیرون. و اون یه هفته رو بکوب خوندم. رفتم سرجلسه اما از نتیجه راضی نبودم. از خودم بیشر انتظار داشتم. تصمیم گرفتم برای امتحان های ترمیم معدل بیشتر بخونم تا حداقل کنکور اردیبهشت و جبران کنم و خوندم واقعا خوندم اما درسا واقعا زیاد بود. حتی با اینکه قبلا یه بار خونده بودم. اما خب هرجوری بود امتحانامو دادم و میخواستم شروع کنم برای کنور تیر بخونم که جنگ شد. خدایا یعنی بدتر از این نمیشد. اخه کی توی جنگ حوصله درس خوندن داره؟ و واقعا نداشتم. از هرکی میپرسیدم اونم نداشت. هیچ کس دل و دماغ هیچیو نداشت. نگران دوستام تو تهران وشهرای دیگه بودم و داشتم میمردم. اینترنتا که قطع شد واقعا مردم. اما خب اینم تموم شد اما کی حوصله درس داشت؟ و حدس بزنید چی؟ مامانم قرار بود عمل کنه و من اگه میخواستمم نمیشد درس بخونم. درگیر کارای عمل اون شدیم و درس افتاد گوشه ذهنم. دو سه روز قبل از کنکور مامانم عمل کرد و گربم گم شد و بعد بهم گفتن که مرده و من روز کنکور با بد ترین حال ممکن رفتم سرجلسه. کنکورو دادم اومدم بیرون و گفتم امسالم دانشگاه کنسله و باید بیخالش بشم اما یه چیزی ته دلم دلش نمیخواست قبول کنه. خلاصه که گذشت و گذشت و نتایج اومد و یذره بهتر از چیزی بود که انتظار داشتم. بخاطر همین برای انتخاب رشته ام خیلی ذوق و استرس دارم و بی اندازه دلم میخواد قبول بشم. امیدوارم که انتخاب های درستی کرده باشم.