بهم میگفت به خانوادت چیزی نگو با من بیا بیرون(با اجازه خانواده ها شماره همدیگه رو داشتیم)
۲۴ ساعت ازم خبر نمیگرفت،محلم نمیداد
دفع آخری که با هم تلفنی حرف زدیم داشت بحث... پیش میکشید که من طفره رفتم این شد که عصبیم کرد
دروغ میگفت
نمیگم فقط اون مقصر بود نه منم یه جاهایی خطاهایی داشتم،مثل بچه بازی هام،مثل مودی بودنام
یعنی آه اون منو گرفته که اینه حال و روزم⁉️🙂
میگفت الهی هرچی سر من آوردی سر خودت بیاد ،یعنی دوسم داشتو انقدر اذیتم کرد
ولی بعد اون حتی نتونستم تو چشمای کسی نگاه کنم