سلام خانمای گل.جوانی از اقوام دورمونه خودشو کشته ۲۵سال سن داشت بیچاره با این که زن و بهترین زندگی و امکانات داشته،صبر کنین زود زود تایپ میکنم
لایکم کن
پس دردش چی بوده
چه آدمی که زود جا زده و زنشو هم بیچاره کرده
لایک
روحش شاد
گفتی لایکم کن
قضیه از این قراره ۲۵سال پیش مادره این پسر بیوه بوده خوشگل و یه ماشینم زیره پاش بوده پدره پسره هم تعمیر کار چند باری خانمه می‌ره اونجا با مرده آشنا میشن مرده زن داره و سه تا بچه
چند باری باهم میرن و میان مرده میگه ولم کن من زن دارم اگه بفهمن برام بد میشه چون سر شناس بوده خیره سرش تا بعده مدتی زنه میگه بیا ببینمت میگه باردارم
مجبور میشه صیغش کنه برادر زنش اونارو تو رستوران میبینه می‌ره به خواهرش میگه خلاصه همه جا میپیچه
خب
یه مو گرمزی لایکم کنه
هستین؟
لایکم کن
بعده دعوا و وسادت فامیل زن اوله میگه میمونم پای بچه هام زندگی جدا.مرده هم زن بیوهه که ازش باردار شده رو میگیره خونه واسش جدا امکانات براش جور می‌کنه تا بچه به دنیا میاد و براشم زن میگیرن تا پسره به روز تو جمع دوستاشه دعواشون میشه بهش میگن برو حرامی تو زاده حرام هستی اون موقع مادرت چه کارا کرده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
