سال ها پیش، «هوسانا چرچ» پناهگاه هزاران مؤمن بود. موعظههای پُرشور پاستور لامونیکا، اشک به چشم جماعت میآورد. اما پشت درهای بستهی کلیسا، شیاطین از اعماق جهنم خزیده بودند...
بعد از مرگ پدر، پسرش «لویی لامونیکا جونیور» هدایت کلیسا را بهدست گرفت. جماعت، آرامآرام پراکنده شدند. تاریکی جای نور را گرفت.
تا اینکه در سال ۲۰۰۵، زن جوانی از اوهایو با صدایی لرزان با پلیس تماس گرفت:
«فرار کردم... اونا بچهمو میخواستن... واسه مراسم.»
پلیس وارد عمل شد. پشت دیوارهای کلیسای خاموش، چیزی بود که حتی کابوسها جرأت دیدنش را نداشتند:
🔻 نقوش محوشدهی پنتاگرام روی زمین
🔻 لباسهای سیاه مراسم
🔻 خون گربههایی که برای آیینهای شیطانی قربانی شده بودند
🔻 و اعترافاتی... اعترافاتی که وجدان هر انسانی را میسوزاند...
لویی لامونیکا با آرامشی غیرانسانی گفت که از سال ۱۹۹۹ با دستکم دو کودک رابطه داشته... و با سگ.
او، همسرش، اعضای کلیسا، حتی یک افسر پلیس هم جزو متهمان بودند.
کودکان ۱ تا ۱۶ ساله... قربانیهایی برای آیینهای تاریک.
🩸 ۲۵ کودک
🩸 ۹ متهم
🩸 صدها فایل، عکس، نوار و سند
🩸 آیینی که «در نام خدا» انجام شد، اما فقط بوی گوگرد میداد...
یکی از دیوارهای کلیسا هنوز یادگار دانشآموزی را دارد که روی آن نوشته:
"من اینجا مدرسه میرفتم... شما ما رو نابود کردید..."