سلام علیکم
دوستان کسی با این مدل افسردگی آشنایی داره؟
من و خواهرم و مامان و بابام همه مون یه طوری شدیم در عین حالی که مثلا میدونیم این حرف غیر معمولیه بازم اون حرفو میزنیم در عین حالی که باید بریم حموم حال نداریم فقط منتظریم یه کاری رو به پایان برسونیم و بریم دراز بکشیم همه مون حالمون بده علائم جسمی هم میزنه بیرون
حواس پرتی شدید که البته تا حد زیادیش دست خودته مثلا درمورد گوشیت همیشه حواست هست که کنارت باشه ولی بازم تمرکز خیلی پایین و عملکرد قبلیت رو نداری ولی به قول مشاور اینا همه عادته و با تمرین برمیگرده ولی به نطر من خیلی پیچیده تره
در عین حال از بیرون همه چیز طبیعی به نظر میاد فقط یکم چهره مون و چشمامون حالت غیر طبیعی داره
اول خواهرم واسه امتحاناش اینطوری شد و با مشاوره خوب شد و بعد من و بعد مامان بابا
مامان بابا به خاطر رفتارای من و خواهرم اینطوری شدن
این چه دردیه بچه ها
مشاوری که باهاش سه ساله در ارتباطم میگه اینا به خاطر عادته و از راه تشر زدن و به قول خودش زور اندیشه استفاده میکنه
دفعه قبلی خواهرم با همین روش بهتر شد ولی بعد از اون دیگه همه مون افتادیم
خیلی همه چیز پیچیده ست خودت در عین حال میدونی که چته ولی انگار توان و زورت رو ازت گرفتن صبح به امید این بیدار میشی که شب بشه و دوباره بگیری بخوابی
اگر مورد مشابه دیدین بگین چجوری خوب میشه