واقعا تو این دنیا اندازه تعداد ادمها فکر هست نظر هست انسانها در طول عمر در جستجوی حقیقتن و حقیقت پوشیده هست انگار، تازگی بدجور میرم تو فکرو تو دو دوتا چهارتا میکنم ،نمیتونم حسم و القا کنم درست،تو بحر رفتار ادمها تو زندگی شون گفتارشون کارهاشون میرم ،خودم زندگیم اعتقاداتم اصلا از کجا اومده؟من جای دیگه دنیا میومدم اعتقاداتمچیز دیگه میبود🤔 پس چی درسته اگه من جایی دنیا میام مثل اونجاییها بزرگ بشم اونوقت اون اعتقاداتم درست بود؟ پس درست و غلط چیه؟شاید بهم غلط یاد دادن از کجا بفهمم!! ،چرا پس جور درنمیآید چیزهایی که به خوردم دادن با چیزهایی که میبینم؟ ادم زرنگ و رند که فقط عشق و حال وخواسته خودش مهمه و میرسه و طوری هم میرسه که اگه خدا نمیخواست براش مطمعنم نمیشد و خودش هم میگه خدا برای من خواست از خدا نا امید نشو😑اونوقت من ناله گریه دعا و چه کنم چه کنم در اندر خم یک کوچه موندم هنوز ،اخه چرا،مثلا من داداشم آزارش به کسی نمیرسه روزه میگیره نماز میخونه خیلی هم مظلومه ولی هیچ هیچ نداره و زندگیش مطلومانه هست، پس چرا میگن کافیه تو یک قدم برداری یعنی خدا حتی ی رکعت اینو قبول نکرده؟؟؟که یکم کمکش کنه توزندگی؟یکچیزی هست یک چیزی هست ببخشید دلم پره🤪 در هم و برهم😁