یه برادر شوهر دارم ک ده سال پیش ازدواج کرد. اما قبلش عاشق دختر داییش بود دختر داییشم گفته بود نمیخوامت تو تایپ من نیستی خوشتیپ نیستی فلان اینم دلش شکست. تا سالها ازدواج نکرد دختره هن رفت با یه پسره بیکار آلاف گرفت ک الان دوساله قهرن چون شوهره دختر باز بود خیانت کرد و معتاد هم شد به سه تا بچه بلاتکلیف باز برادر شوهرم عاشق دختر عموش شد خواست اونو بگیره دختر عموشم گقت بی ریخت کچل چطو جرعت کر ی بیایی خواستگاریم من فلانی میخوام ن توعه هیچی ندار که بعدش این دختر عموعه هم شوهرش بعد سالها معتاد شد اونقدری کر کثیف بد که زن از خونه انداختش بیرون با دوتا بچه. ولی الان بردار شوهر من دوتا بچه داره و با یه زن فوق العاده خوشگل ازدواج کرده و خوشبخته بنظرتون واقعا سرنوشت اون دوتا زن کارهای دل شکسته برادر شوهرمه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
مثل یه پرنده که همه پرهاشو چیدن،پشت تو راه اومدم تورو نفس کشیدم🤍من میترسیدم ولی به خاطرت پریدم چون دلم میخواد برات بمیرم و نگاه کنی جاش فقط حسابمو از عاشقا جدا کنی،زخمی که میخورم از آدمها را دوا کنی🤍
والا تا بوده کارمای ما کسیو نگرفته ولی تا بخوای کارما پس دادم
همینو بگو من خیلی عذاب کشیدم با خواهر شوهرام خیلی دخالت کردن اذیتم کردن کتک کاری کردن شوهرمو پر کردن ب خانوادم زنگ میزدن بد منو میگفتن کار میکردم میگفتن هیچی نمیکنی چهار سال خونه مادر شوهرم تحمل کردم ولی وقتی خودشون ازدواج کردن خوشبخترین شدن شوهراشون عاشق زنشون شدن میمیرن براشون و در مقابل خواهر مادرشون ب شدت دفاع میکنن از زنشون کسی حق نداره چپ نگاه کنه بهشون