2777
2789

😭😭😭😭اعصابم خیلی خورده ازدستش بگین چه حسی باید بهش پیدا کنم با مامانم دعوام شد هی میگه صدا نده فلان نکن زود زود اعصابش خورد میشه اعصابش ضعیفه خیلیم ضعیف شده، من میگم هی بریم مسافرت هی میگه با تو نمیام، بعدش من رفتم روانپزشک خودم چون یه مقدار اعصابم ضعیف بود و خوابم تنظیم نبود خودش منو برد حالا هر چیزی میشه بهم میگه فوری میگه دیوونه یا اسکل یا تو نرمال نیستی من میدونستم خدا به من بچه‌ ی نرمال نمیداده و این غر غرا!!! ازش متنفر شدم که بابام یه دفعه گفت چرا به خانم دکتر ایگرگ نگفتی سوزن بزنه بچه دار نشی! گفتم چی شده مگه در مورد سقط حرفی زدین اون موقع ها گفت قبل از اینکه بچه دار بشم هی میگفتم من بچه نمیخوام الان هم به این نتیجه رسیدم که تورو نمی‌خواستیم بچه نمیخواستم کاش نبودی بعدش میگه قبل از اینکه حامله شدم گفتم کاش سوزن بزنم هیچوقت باردار نشم!! گفتم خواستی سقط کنی منو گفت موقعی که باردار بودم چیزی نگفتم، الانم اصلا دوستم نداره همش باهام دعوا میکنه اصلا مراعات منو نمیکنه نه بابام نه مامانم ازشون متنفرم رفتم دکتر دکتر بهم میگه تو همه چیو میندازی گردن چیزای دیگه فلان درس نمیخونی، ولی مامانم که اینجوری گفت حالم ازش بهم خورد الانم خیلی باهام بده خیلی وقته حس میکنم اصلا منو دوست نداره و نداشته 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من نمی دونم و نمی تونم در مورد روابط پدر و مادرت نظری بدم 

تو الان خیلی جوونی عزیزم و خیلی بحث ها طبیعیه و گذرا که به فراموشی سپرده میشه اما من و شما و همه ی ادمها به خاطر هیچ کسی به دنیا نیومدیم ما اومدیم چون اونیکه قادر بوده خواسته و حکمتی در بودن ما دیده،تو به خاطر دلخوشی هیچ کس نیومدی تو به خاطر وجودخودت که لازم بوده،خدا خواسته که باشی

۰۰0۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ 

یعنی شما ها و بقیه هم پدر مادرتون اینا رو بهتون گفتن

شاید عزیزم و البته که هست این حرفها قطعا از روی عمد نیست از روی ناراحتی یا سو برداشت ما هست الان در این سن اصلا یادم نمیاد چی بهم گفتن

به قولی پدرو مادر ماهم مثل ما فقط یک بار فرصت زندگی کردن داشتن

۰۰0۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ 

تورو خدا بگین

مادرشوهر منو ببینی مادرتو می‌ذاری روی سرت. خواهر شوهر من از خوشگلی و خوش اندامی و تحصیلات چیزی کم نداره مستقل وشاغلم هست ولی تا حالا نشده مادرش یه حرف مثبت بهش بزنه همیشه میگه تریاک خوردم تو رو بندازم مثل زالو چسبیدی بهم! میگه بداندامی و بدسلیقه. بخاطر مجرد بودنش همیشه سرکوفت بهش میزنه. یه بار ندیدم بغلش کنه یا ببوسدش. توی جمع مدام ضایعش میکرد! خواهر شوهرم فرار کرد رفت تهران از دستش!! بعضی مامانا هم اینجوری ان متاسفانه. مشکل از شماها نیست

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز