2777
2789

اول داشتم میرفتم یه پسربچه ۱۴ ۱۵ ساله با شونه ش زد سرسینه ام خیلی ازیت شدم

بعد داشتم میرفتم یه مرد همش میگفت خواهر عزیزم خواهر عزیزم  میشه یه لحظه وقتتو بگیرم

۷ ۸ بار میگفت خواهر عزیزم یلحظه وقتتو بگیرم منم اصن‌نگاش نکرددم محلش ندادم رفت


اینبار بعد یه ربع تو یه خیابون دیگه یه ماشین روبه روم‌اومد هی گفت یه سوال بپرسم یه سوال بپرسم بهش نگاه نکردم ببینم کیه توجه نکردم چندبار گفت بپرسم سوالمو یلحظه وایسا یه سوال دارم

بعد برگشت گفت توف تو روت😐

خیلی ناراحت شدم اینا چشونه؟ اقا شاید من خوشم نیاد تو خیابون با مرد غریبه حرف بزنم 


یک عدد دختر زبروزرنگم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

منم برام پیش اومده اینا  که آدم نیستن یه مشت انگلن

می‌گفت وقتی جنازه برای شما نباشه، حلواش براتون شیرینه.گفتم یعنی چی؟مکث کرد و گفت؛ وقتی درد برای شما نیست از بیرون راجبش حرف زدن راحته. ..................   ................                 وقتی خورشید می‌درخشد، لذت ببر...اما وقتی ابرها آمدند هم برای خورشیدی که دیگر آنجا نیست گریه و زاری نکن!به جای این که انرژی خود را صرف گریه و ناله کنی، حالا از ابرها لذت ببر...و وقتی ابرها رفتند - و البته که می‌روند چون در این زندگی هیچ چیزی همیشگی نیست - آن وقت برای رفتن ابرها هم ناله نکن!پس هرچه که هست، با آن برقص و آواز بخوان... این راه هوشمندانه برای زندگی کردن است.هرچه که هست هست و هر چه که نیست نیست.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز