2777
2789

خواهر شوهرم یه اخلاقای خاصی داره خیلی دوسداره خود شیرینی کنه پیش داداشاش .

یکسره شوهرمو دیدنی میچسبه به شوهرم باهاش پچ پچ میکنه انگار نامزد و عاصق و معشوقن .

تند تند زنگ میطنه به شوهرم یه یکی دوبار دیدم بهش پیام داده بود دلم برات تنگ شده یا خیلی وقتا وقتی شوهرم سرکاره بهش زنگ میگه کارت تموم شد برگشتنی بیا خونمون کارت دارم منم نمیدونم چیکار داره فقط از گوشی شوهرم اینارو فهمیدم .

یا مثلا شوهرم یه روز تعطیل خونه باشه صبح علی الطلوع زنگ میزنه بچه هام دلتنگ شما شدن بیا ببرشون خونتون با بچه هاتون بازی کنن.

یه مدت طولانی هر جمعه میفرستاد خونمون منم باهاشون کاملا خوش رفتاری میکردم.ولی یبار ....





یبار جمعه بود بچه هام کوچیکن هردو مریض شده بودن منم یکم بیحال بودم از صبح تصمیم داشتم برم خونه مامانم یکم استراحت کنم به شوهرمم گفتم که بعد ظهر میرم اونجا ..خلاصه شوهرمم خونه بود من داشتم اماده میشدم شوهرم پسرمو برده بود دستشویی.. دیدم گوشیم هی پشت سر هم داره زنگ میخوره دیدم خواهرشه صداش کردم گفتم خواهرت داره زنگ میزنه .

گفت جواب بده منم برداشتم دیدم خواهر زاده شوهرمه گفت کجایید گفتم خونه ایم داریم میریم بیرون  گفت مامان و بابام میخوان برن جایی بگو دایی ۱ ساعت دیگه بیاد دنبال ما منم گفتم باشه. بعد به شوهرم گفتم میخان بیان ولی من میخواستم برم خونه مامانم

که گوشیم زنگ خورد خواهر شوهرم بود

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

تا بیام جواب بدم قطع شد زنگ زدم اشغال بود زنگ زد به شوهرم گفته بود مگه جایی میرید شوهرم گفت نه کی گفته گفته بود اخه زنت به دخترم گفته میریم بیرون الانم زنگ میزنم جواب نمیده خلاصه من از این زنگ زدن و منو خراب کردن حرصم دراومد با شوهرم بحثم شد گفتم مگه از صبح قرار نبود برم خونه مامانم چرا میگی نه کی گفته میریم بیرون .من خودم حال ندارم بچه ها مریضن یه روز میخوام برم خونه مادرم .خلاصه شوهرم گفت باشه میبرمت یکم اونجا استراحت کن غروب که اونارو اوردم میام دنبالت گفتم باشه

اما خیلی از دست خواهرشوهرم عصبی شدم هم بخاطر زنگ زدناش هم اینکه هرجا میره بچه هاشو میاره خونه من.

منم به خواهر شوهرم پیام دادم گفتم من و بچه هام مریض بودیم میخواستم خونه مامانم باشم استراحت کنم ولی بازم دخترت زنگ زد گفتم باشه بیاید دیگه بعدش چرا زنگ زدی شوهر منو خراب میکنی حالا اینم زد به کولی بازی نه بخدا من قصد نداشتم من ازت ناراحت شدم مقصر منم یبار خواستم بچه هارو بیارم خونتون اینجوری کردی و..



خلاصه گذشت من موندم خونه مامانم شوهرمم نیومد دنبالم خودش رفته بود بچه هارو اورده بود نگه داشته بود شب شد گفت میای گفتم اره رفتم خونه ساعت ۱ شب اینا اومدن دنبال بچه هاشون اومدن بالا ۱ ساعتم نشستن خواهرشوهرم اومده تو خونه من به من قیافه میگیره ولی من بخاطر شوهرش که خیلی آدم با فرهنگیه هیچی نگفتم پذیرایی کردم و حتی از زیارت تازه اومده بودیم سوغاتی هم دادم بهشون ولی نه گفت دستت درد نکنه بچه هام موندن خونتون ما رفتیم دنبال گردش خودمون نه گفت بابت سوغاتی دستت نکنه بعد از اونم یکی دوبار خونه مادرشوهرم منو دید قیافه گرفت .



باز خوبه اهل محبت و...من خواهر کوچیکه همسرم 18 سالشه بشینی پیش افسردگی میگیری هیچی هم به چشمش نمیاد فقط غر میزنه که حوصله ندارم از جمع خوشم نمیام دوست دارم تنها باشم هیچی نبینم فقط کلا در حال غر زدن یا میگه فلانی داداشش واسش آیفون گرفته خدا شانس بده و...

که گرچه رنج به جان می‌رسد،امید دواست☀️

باز خوبه اهل محبت و...من خواهر کوچیکه همسرم 18 سالشه بشینی پیش افسردگی میگیری هیچی هم به چشمش نمیاد ...

اهل محبت نیست وگرنه چرا بمن محبت نداره سیاستش زیاده میخواد همه طبق خواسته اون زندگی کنن اونجوری که اون دوسداره راهشم بلده با زبون همرو خر میکنه درونش ماره


اونجا ک بهش پیام دادی اشتباه کردی.بعدشم پیش شوهرت هیچی نگو ولی باسیاست توهم سرسنگین شو باهاش چقد پرو تشریف داره

همیشه سکوت نشانه تایید حرف طرف مقابل نیست                   گاهی نشانه قطع امید ازسطح شعور طرف متقابل است...
بیخیال بنظرم فقط مادرشوهرتو دعوت کن اونم هفته آینده .تو هم سنگین برخورد کن با شوهرت هم ی مدت همینطور ...

۱ماهه از این ماجرا میگذره خواهرشوهرم  انتظار داره من برم پاهاشو ببوسم بگم غلط کردم همچین قیافه میگیره

من باشم دعوت نمیکنم 💁‍♀️

و حالیش میکنم میخواد بره تفریح بچه هاشو نیاد بزاره  اینجا 

منم میرفتم تو. قیافه 

خدایی من .خدایی مهربونم مادرمو بهم ببخش..شفاش بده و بزار کنارم بمونه بیشتر از این بیکسم نکن.خدایا التماست میکنم مادرمو شفابده😔🥺
من باشم دعوت نمیکنم 💁‍♀️و حالیش میکنم میخواد بره تفریح بچه هاشو نیاد بزاره اینجا منم میرفتم تو. قی ...

منم گفتم شاید حق با اونه گفتم دعوت کنم 

پس ولش بزار بمونه تو قیافه بمیره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز