2777
2789

سلام امیدوارم حال همتون خوب باشه 


امسال برای من خیلی سال سختی بود با یه پسر سه سال توی رابطه بودم و باهمدیگه خیلی خوب بودیم جوری که همه انکیزه و هدف من برای ایندم بود و به خاطر اون درس میخوندم با اینکه خیلی درس خون بودم اما اون اقا همه هدف و ارزو ایندم بود و خیلی به درس و ارامش خودم اهمیت میداد سال اول رابطمون مجازی بود و از هم دور بودیم اما سال دوم رابطمون اون اقا برای دانشگاهش اومد شهر ما هم استانی بودیم اما هم شهری نه و من مرکز شهر هستم و ایشون هم اومد دانشگاه و تونستیم برای اولین بار همو ببینیم اون موقع من خیلی کنکورم برام مهم بود و وقتی از مدرسه میومدم خونه با اصرار هیلی زیاد اون اقا مواجه میشدم که بیاد پیشم و همدیگه رو ببینیم اما من خسته بودم و زیاد تمایل نداشتم که بیاد پیشم و حتی اگه میومد بهش میگفتم باهام خرف نزنه و بعد بیست دقیقه بره سخت بود وابسته بشم بهش اما دوسش داشتم و هم من بهش مخبت میکردم و هم اون به من اما از طرف ایشون بیشتر بود خلاصه تابستون سال قبل با یه خرف از من ناراختی ایشون شروع شد و چند روز نیومد از همون تایم به بعد فهمیدم چقدر بهشون علاقه دارم و بعد از اون همیشه ترس از دست دادنش رو داشتم و همیشه بهش میگفتم یادته چند روز تنهام گذاشتی اون فکر میکرد من سرکوفت میدم اما من میخواستم بدونه که اذیت شدم همینجوری ادامه پیدا کرد خیلی بهش بیشتر وابسته شدم دیگه منی که نمیخواستم ببینمش با هزارتا ذوق براش غذا خاصر میکردم که بیاد پیشم و وند ساعت میموندم پیشش و حتی حس میکردم زمان کمه اما یه روز تو گوشیش دیدم به یکی از دوستاش در مورد خوشگلی یه دختر دیگه گفته و فهمیدم تو جمع دوستاش عرق و قلیون هم هستش با اینکه ایشون به من دروغ گفته که نیست از اون روز به بعد خیلی حالم بد بود یک ماه کامل گریه میکردم حتی نمیتونستم غذا بخوزم منی که روم قبولی بهترین رشته همه حساب میکردن دیگه نتونستم درس بخونم و همش بهش میگفتم چرا اینجوری کردی و میگفت شوخی بوده اما من باورم نمیشد هم من اذیت شدم هم ایشون دیگه خودتون یک ماه رو تصور کنین که با حرفای من که چرا اینجوری کردی و توجیه کزدن ایشون ادامه داشت و هر روز میگفت با هم درستش میکنیم خوب میشه اما یه روز گفت من صبرم تموم شده تو دیگه اعتماد نمیکنی و دیگه بدون خداحافظی رفت الان ۶ ماه میگذره من یه ماه اول خیلی بهشون پیام دادم گفتم دیگه هیچ وقت نمیگم اما گفت من کاری کردم که تو کنار نیومدی و خودمم نتونستم کنار بیام چون من بهش میگفتم حس میکنم به خاطر فیزیکم میای پیشم با اینکه به خواست خودم بود حتی اگه دستمو میگرفت از روی علاقه زیاد اینقدر روش حساس بودم اما اون رفت و دیگه هیچ وقت پیام نداد اما چند روز پیش که بهش پیام دادم گفت همه لخظه هام با فکر توعه اما بدون من خوشحال باش ببخشید که ایندتو‌ خراب کردم و حتی با صمیمت موقع رابطمون حرف میزد من فکر میکنم مقصر منم که رابطمون تموم شده من حتی ایندمو باختم و حتی هنوز هر روز گریه میکنم و به یادشم‌ و خیلی بهش برگشتم اما اون دیگه نخواست اون خودش میگفت خوب میشیم اما باعث میشد من بیشتر شک کنم انلاینی های الکی دیر اومدن و اهمیت ندادن واقعا عذاب میکشیدم 


به نظر شما من مقصر تموم شدن بودم؟؟

احساس عذاب وجدان به خودت تزریق نکن... شما اصلن مقصر نیستید وقتی دو نفر باهم عهد میبندن که رابطشون عمیقه و به قصد ازدواج .... از همون لحظه صحبتها و قول و عهد و پیمان در واقع مسیر زندگیتون رو پایه گذاری کردید و تعهد و تاهل ایجاد شده حالا از اون تایم یکی از طرفین رابطه حتی تصور و خیالشونم سمت کسی غیر پارتنرشون بره خیانته و ادامه اون رابطه دیگه قشنگی و خلوص قبلشو نداره.... خیلی عالی رفتار کردید که اول بصورت مجازی وارد رابطه شدید چرا که شناخت روحیات و خلق و خو و احساسات و اهداف مشترک رو بصورت مجازی میشه خیلی عمیق شد ولی اشتباه بزرگتون این بوده که ۶ ماه بیشتر نباید برای شناخت نزدیکی و شناخت در نظر گرفت اگه تو این مدت اونی بودید که از رابطه انتظار داشتید میتونید جدی تر به رابطه نگاه کنید... اگه نه بدون ایجاد وابستگی کلا رابطه رو‌ کات کنید.... اشتباه شما تو طول رابطه بود ببین چند سال از زندگیتون عقب افتادید مهم نیست اگه به یقین رسیدید که ادامه رابطه اشتباهه بهتره همینجا برای همیشه دفنش کنید جلوی ضرر رو از هر حا بگیریم منفعته... متوجه نشدم الان دقیقا خواستت چیه.... فقط دنبال مقصر هستی؟ میخوای دوباره وارد رابطه قبلی بشی؟ میخوای فراموشش کنی؟.....

فرق بین دلبستگی و وابستگی گرچه خیلیا اینارو مترادف هم میدونن میتونی نسبت به کسی که دلبسته هستی هیچ وقت دیگه تو عمرت نبینی ولی آرامشش آرامش توعه فیزیکی رابطه ای نداری ولی تو خیالت باهاش زندگی کنی همچنین میتونی تو یه رابطه عمیق جسمی و روحی و روانی و عاطفی با پارتنرت باشی و دلبستش باشی.... 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

احساس عذاب وجدان به خودت تزریق نکن... شما اصلن مقصر نیستید وقتی دو نفر باهم عهد میبندن که رابطشون عم ...

هدفم اینه بفهمم مقصر من بودم یا نه ما رابطه خیلی خوبی داشتیم و بعد از این اتفاق ها بازهم همو دوست داشتیم و تکرار مکررات باعث شد خسته شه و صبرش تموم شه و بره ما هیچ وقت توی این سه سال هیچ بی اخترامی بهم دیگه نکرده بودیم ولی توی همین تایم از طرق من به ایشون یکم بی احترامی شد ولی واقعا از روی ناراحتی و فشاری بود که تحمل میکردم و الان میترسم که من مقصر تموم شدن این رابطه باشم که برام همه زندگیم بود و واقعا ارامش داشتم کهارش و پیشرفت میکردم

یبار دیگه زوووم شدم تا یجاییش اول سوالی که یه چالش عمیق روش کذاشت مهمترین سوالیه که در واقع ریشه اصلی اتفاقات بعدیه ادامه رابطه از طرح اون سوال به قبل و بعدش یه زاویه ۱۸۰ درجه گرفت و با مرور زمان برای حل این صورت مسله ذهنیتهای منفی و ذهن خوانی مداوم و نشخوار منفی ذهنی دو طرف رابطه باعث تغییر خلقی نیشه که که ابتدا فقط تو درون با نفستون مقابله میکنه و به مرور زمات تا وقتیکه حل نمیشد و دو طرفتون به اعتماد مجدد قبل اون حرفی بوده که بهش زدی که این حس بی اعتمادی رو القا و بهتر بگم تحمیل کرده بهش....

یه سوال؟ اگه قلبا به هر دلیلی به این نتیجه رسیدی که اشتراکات و نیازهای مشترک ذهنی و روانی ندارید؟! قطعا از نظر رواتی هم حتی اگه اعتماد کامل بهم داشته باشید و نهایت صداقت و باور تو رابطتون موج بزنه اگه صمیمیت و اهداف مشترک و لذت بخش متنوع نباشه تو رابطه قطعا از نظر طولی شاید حتی چند سال طول بکشه! ولی محکوم به روزمرگیه و سردی روزانست.... یه درونگرای عمیق هیچ وقت با یه انسان سرد و خنثی مخصوصا روانی و مندیکال خوشبخت نمیشن که دلایلش مفصله تا اینجا نقطه .

اگر هم واقعا اون حرف رو از روی منطق و تحلیل و استدلال نزدی و بخاطر کاهش هوش هیجانیت بوده ولی خب تا همینجا هم جفتتون خسته شدید از این رابطه حالا با دلایل بر لساس برداشتهای احساسی و کمتر منطقی میشه پس هنوز وقت داری با استدلال و تحلیل منطقی پارتنرت اگه منطقی باشه متقاعد میشه نه توجیه، که بار معنایی معادل شک و تردید داره و ذهن رو بدون نتیجه همیشه در حال انتخاب بین شک و یقین میشه.....

خیلی طولانی شد ولی اگه فکر میکنی این الان بزرگترین چالش برای خودت میدونی و تقریبا انقد برام مسله مهم و ارزشمنده که بخوای بهر دلیل خودت رو تو موضوعی متقاعد کنی واقعا یا فقط توجیه؟

تو یه جمله؟

الان منطقت چی میگه؟! چون از زمان کات مدت زمان زیادی گذشته جفتتون و شما خانمها پس از مدت کوتاه ۳ تا حداکثر هفته به استدلال منطقبشون میرسن و آقایونم معمولا از حدود ۴ ماه تا ۷ ماه بعد از اتفاق اساسی تو رابطه مثل کات یطرفه زمان میخواد تا منطقش به نتیجه نهایی برگرده بین حدودا ۷ ماه تا ۱۸ ماه زمان میخوان تا با معیارهای درونی مشترکش با پارتنرش به تحلیل برسه

اگه ایشون از ماه ۷ به بعد تماسهای زیادی روز به روز تعدادش بیشتر بشه از هر طریقی دنبال ارتباط گرفتنه اگه اینحجوری بود قطعا با توجه به شناخت قبلی که ازش داری قطعا عاشقته الانم دوستش داری مثل اوایل رابطه؟

یبار دیگه زوووم شدم تا یجاییش اول سوالی که یه چالش عمیق روش کذاشت مهمترین سوالیه که در واقع ریشه اصل ...

من متوجه نمیشم شما دقیقا چی میگین فقط با توجه به اخرین سوالتون من هنوز ایشون رو بعد گذشت ۶ ماه از ته قلبم دوسشون دارم و حس میکنم محبت و لطف خدا به من بوده اومدنش توی زندگیم اما با رفتنش ارامش و همه چیز رفت اون اقا هم وند روز پیش من بهشون پیام دادم جوری رفتار کرد که برا اونم سخت بوده و ختی تولدم با اینکه میدونسته من ایتپری هاش رو نمیبینم برام استوری گذاشته اینستا و قرار نبود من هیچ وقت بفهمم اگه خودم بهش پیام نمیدادم اما اون به من پیام نداد و بعد از همون شب هم باز پیام هامو نادیده گرفت حتی سین نزد من واقعا دوسش داشتم شاید واسه این پسش اومده حرف بدی زده باشم یا هرچی اما خودش و من اگاهیم چه قدر دپسش دارم اما ایشون اختمالا نمیخواد برگرده با اینکه میکه هنوز درگیره

من متوجه نمیشم شما دقیقا چی میگین فقط با توجه به اخرین سوالتون من هنوز ایشون رو بعد گذشت ۶ ماه از ته ...

ظاهرا شما قلبا علاقه عمیق دارید پارتنرتون هم همینطوره و الا دلیل نداره وقتی براش مهم نباشی شب تولدتون یا یادش نمیموند یا اصن استوری نمیذاشت... احساس میکنم سنتون یکم برای تصمیم های منطقی کم باشه ولی مطمن باشید تو ادامه رابطه بیشتر پخته میشید و غرور درونیتون رو برای آرامش و بقای رابطه و کسب آرامش کنارهم قربانی میکنید و درستسش همینه... بجای فکر و خیال اینکه آیا اونم مثل من بشدت علاقمند من و ادامه زندگییش با همراهی منه...بهترین کار تمرکز روی خودت علایق فردیت تکامل انفرادی به پارتنرت بیشتر زمان بده مطمنم اگه عمیقا عاشقت باشه بی تردید برمیگرده و رابطه رو جهت میده مجدد... آنکس را که دوست میدارید آزاد و رها کنید و‌ همزمان ذهن خودتون رو محدود به شخص نکنید و آزادی ذهنی داشته باشید و اجازه نشخوار ذهنی ندید اگر به سوی تو آمد او‌ همان کسی هست که باید باشد والا او همان نیست که عمری منتظرش بودی

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز