من از فامیل های دور پدرشوهرم میشم پارسال عروسی جاریم بود فک میکردم کلا اخلاق پدرشوهرم اینطوریه تا اینکه دیدم نه فقط با من اینجوری رفتار میکنه هی به من میگه دهاتی بعد ی پشت چشم نازک میکنه این قیافه داغون خودشون نمیشه تحمل کرد پسر کوچیکشون که بوی همیشه پا میده مادرشوهرمم که هیچ وقت لباس تمیز تنش نمیکنه خواهر شوهرم که نمیشه باهاش حرف بزنی نگاه دندون هاش میکنی حالت بهم میخوره ۱۰ که مسواک نزده همش تو ذهنم مرور میکنم چرا با وجود که خودش آدم دهاتی میخواد منو ناراحت کنه به خاطر چی مثلا اصلا معلوم نیست مردیکه چه مرگشه انکار طلب داره از من اشغال