من این چیزارو که دیدم ترس کردم گفتم فردا بم خیانت نکنه چون تو ذهنش سفید و صورتی و این چیزا بود و چون بیشعور بود و به حرمت فامیل بودنمون حتا نگفت زشته این حرفا یا عکس اونجامو نفرستم گفتم این بدردم نمیخوره و جدا شدم و اتفاقا خیلیم اومد التماس ولی دیگه قبول نکردم الان دیدم رفته با کسی دیگه چکار کنم دارم دق میکنم میدونم بدرد نمیخوره اما زورم میاد من باخت دادم سرش زورم میاد رفته با کسی