۵ سال از دبیرستانم گذشت ی همکلاسی داشتم تو دبیرستان تک فرزند یه خانواده بشدت پولدار بود ولی در عوض پولداریش خیلی مهربون بود خیلی ساده بود واقعااا خیلی سادهه و مهربونن بود بینهایت .....
همیشه یه عینک گرد میزد اصلا بخودش نمیرسید و یه ظاهر ساده ی مهربون داشت اونموقع واقعا عاشقش بودم عاشق پاکیشو سادگیش تا اینک گذشتو بخاطر درسخون بودنش پزشکی تهران قبول شد ببینید حتی تغییرو تو صداش حس میکنم الان صداش کلا عوض شده صداش دیگ مهربون نیست ی صدای خشکو بیروح ک خیلییی باکلاسو شیک مث گوبنده هاس حرف میزنه(قبلا اصلا صداش این نبود)قیافش کلااا عوض شد لباس پوشیدنش و حتی دیگ ازون دختر مهربون با قلب پاک خبری نیست فقطم تو ۵ سال اینهمه تغییر کرد
یهو قلبم یجوری شد یاد حرفتمون تو مدرسه افتادم اون نگاه مهربونش اون قلب پاک .... داشتم عکسا و استوریاشو میدیدم حسرت خوردم ب گذشته دلم برا روزایی ک اینطوری ک الان هست نبود تنگ شد درسته ب ظاهر الان خیلیییی بهتر شده ولی من دلم اون قبلیه رو میخاد هیب(: