عروسی پسر عموم بود هیچکدوم از چندتا عموهام نبودن فقط بابای من بود پدر داماد که عموم میشد رفت بیست میلیون انداخت بعد بلندگو گفت عموی داماد بیاد بابام با عموم بحث کرد که چرا مبلغ رو میخونن چه وضعشه اینجوری باشه من میرم خونه بهش گفت تو اگه بیست میلیون انداختی برای بچه خودت انداختی اصلا من میرم که پدر عروس گفت من گفتم برای فامیل های ما رو نخونن کلا عموم گفت نخونید.
بابامم آیا دو میلیون انداخت آیا ننداخت.
من جدا انداختم مادرم جدا برادرم که نوجوانه جدا.
شاباش خوب دادیم هم به عروس و داماد هم به نوه دختری شون که رقص عربی داشت.
پاتختی هم خوب کادو دادیم.
ما دهه هشتاد پول و کادوی خفن دادیم به بچه های همین عموم یادمه خیلی پدر و مادرم برای دخترعموهام هزینه کردن کادوی خوب پاتختی جشن عقد انگشتر طلا میدادن حتی خواهرم که خودش عقد کرده بود برای دختر عموم انگشتر طلا خرید.
چقدر الان اوضاع سخت شده.