2777
2789
عنوان

بغض بدی دارم که گلوم درد گرفته کسی هست باهام حرف بزنه

| مشاهده متن کامل بحث + 572 بازدید | 22 پست

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم. 


وضو بگیرید و براش نماز بخون و هدیه کن. إن شاءالله هر دو آروم و شاد میشین

 سلام. هم "حق الله" هم "حق الناس" باید هر دو با هم رعایت بشن. انقدر نگو انسانیت کافیه و دیگرون رو هم به بی نمازی و بی حجابی و بی عملی در دین و غفلت و گمراهی دعوت نکن با این حرفا و از خودت شعار مفت رایت نکن جسارتا. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم. 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حیف مامانم بود من فقط اونو داشتم چرا آخه

ببین گلم زندگی ادامه داره شما با این کارتون ممکنه روح مادر خدا بیامرزتونو اذیت کنید قوی باش خودتو سرگرم کن مطمئن باش به همه کارات آگاهه اگه زندگی پس از زندگی رو دیده باشی دیگه شک نمیکنی که مادرت تورو میبینه پس کاری کن که اونم حالش توی اون دنیا خوب باشه 

من پدرم 12 ساله ک فوت کرده 

مادرم 4 ساله ک فوت کرده 

ی برادر دارم و دو تا خواهر ک هر کدومشون ب فکر خودشونن ینی چی.... من عملا تو این دنیا فقط خدا رو دارم با دخترم ک دست شوهر سابقم هست 

پس من چی بگم ک همه ی دردهای عالمو تا الان بدوش کشیدم 

صبور باش منم روزای اول مث تو بودم ...درست میشی زندگی درستت می‌کنه 

ولی درد بی مادری هیچوقت تسکین  پیدا نمیکنه ... دقیقا خود من از وقتی مامانم رفته دیگه اون آدم سابق نشدم و نیستم و نخواهم بود من درکت میکنم😫😭 

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

عزیز یه سوال بی ربط باشوهرت اشتی کردی چون خیلی دنبالت میکردم پرسیدم اخرش چی شد مرد خوبی شد

فعلا خوبه و اومده خونه ما زندگی میکنه پدرم مسافرته

مامانی چطور دلت اومد تنهادخترتو بذاری وبری😔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز