مثلا من امشب در کنار مشکلات شخصیم و استرس کنکور و اینا خیلی ذهنم درگیر اینه که چرا از همون بچگی بیشتر عمرمو تنها بودم از صبح تا بعد از ظهر از همون سن کم خونه تنها میموندم چون مامانمم شاغله بعد تک فرزندم هستم نصف فامیلامون شهر دیگن اونایی که اینجان فوقش ماهی یبار ببینیمشون هیچوقتم تو بچگی منو نگه نداشتن ینی الان از دوستام میشنوم که با مامانبزرگاشون بزرگ شدن کلا ولی من اصلا اینجوری نبودم اصلا دلشون نمیخواست ینی
تک فرزندم هستم اختلاف سنیمم با مامان بابام یکم بالاست مثلا امشب ساعت ۹ و نیم ، ۱۰ پاشدن رفتن خوابیدن من تنها نشستم الکی با فیلم خودمم سرگرم کردم یکم اصلنم نمیتونم باهاشون بسازم تازگیا مخصوصا با بابام
هعیییی اینم زندگیه منه دیگه شما چخبر در چه حالید به چی فک میکنید؟؟!