رلم رفته بود بیرون گفت گل فروشی دیدم گل گرفتم عکس دسته گل‌پر گل فرستاد منم کلی ذوق کردم براش یه دسته گل با کلی گل بعد کلی تشکر کردم ازش بعد عگسی دیگ فرستاد دو شاخه گل با ربان اینا گفت این مال تو دوباره من تشکر کردم گفت این دسته گل داشته من اینا گرفتم
بعد در اومد گفت وایی گل چقدر گرون شده یکی اومد دسته گل گرفت یک ملیون وایی یک ملیون برا گل وایب بدی گرفتم ازش
هی نشست چند دقیقه قیمت ها هی میگفت ربان انقدر گل ۱۲۰ هزار
من حقیقتا با ادم خسیس اصلا نمیتونم کنار بیام هیچجوره
همینکه گرفته هم خوبه یادش بوده بعضیا ک اصلا مهم نیست حتی با یه شاخ گل هم طرفشون رو خوشحال کنن
این گدا بازیا چیه خب از اول دو شاخه بدون غر زدن میگرفتی ادم خوشحال میشد.
چی بگم زشت بود حرکتش
منتظر جبرانه🫤
یه پفک بگیر با یه چیپس جبران میشه😐🤣
عیبی نداره احساس راحتی کرده،خواسته بدونی چقدر برات خرج کرده مهم بودی
آنقدر که قیمتها فضایی شده حق داشته تعجب کنه ، کل فروشی نرفته بوده جدیدا
منم دیگه هرجا میرم از قیمتها تعجب‌میکنم و هرچی‌میخرم عذاب وجدان میگیرم در صورتی اصلا خسیس نیستم
اون دسته گل پر گل مال کی بود
بعضیا عادت ب گفتن قیمت دارن شوهر منم همیشه همه چی،میگیره میاد خونه جهت تاسف ب حال اقتصاد قیمت همه چی رو میگه😂😂😂مادرشوهرم همینه میریم خونش داریم میوه میخوریم یهو میگه سیب ۱۵۰ گرفتم موز ۱۸۰ گرفتم😂اوایل اذیت میشدم الان میگه من یکی رو دوتا میخورم😁
اسی خُله شاید بی منظور میگه،منم برای شوهرم چیزی میگیرم قیمتش رو میگم و وای وای میکنم،شوهرم میگه میخوای ببر پس بده من دیدم لذت بردم فهمیدم بفکرمی آخر سر میفهمم گند زدم آدمم نمیشه ،هی تکرار میکنم😂
