بچه ها من چند سال پیش تقریبا همین یکی دو سال پیش توی سن ۲۷ ۲۸ سالگیم اینا میل جنسی ام خیلی زیاد شده بود خیلی همزمان خیلی حس وابستگی داشتم فقط فکر و خیالم اون بود حاضر بودم بخاطر اون کار خودم کوچیک بکنم هر کاری بکنم شوهرم بهم بی احترامی بکنه ولی باز برم طرفش و خیلی هم میخواستم واقعا و لذت هم میبردم ولی سیر نمیشدم برام کم بود خیلی و همش فقط به میل جنسیم فکر میکردم بنظرتون واقعا چرا اینحوری بودم باور کنید دست خودم اصلا نبود خیلی هم گریه میکردم و حس وابستگی شدیدی به شوهرم داشتم تا میرفت بیرون تپش قلب میگرفتم و دوست داشتم هروز خونه باشه کنارم باشه تو رو خدا سرزنش نکنیدم تا اینکه دارو خوردم رفتم پیش روان پزشک خوب خوب خوب شدم نرمال شدم و اصلا افکار عجیب غریب و رابطه از سرم پرید ..