تو خانواده ما قرار گذاشتن با پسرا و دست یه پسرو گرفتن خیلی قبیح بود،من سنم کم بود خیلی خودمو نگه داشتم و نذاشتم کسی دست بزنه بهم حتی تا این سن دست هیچ پسری نگرفتم اما با آقایی آشنا شدم تو تاپیکام گفتم،بخاطر عشق و علاقه ای که داشتم و اصرار زیادش که عاشقا باید برای هم برهنه شن و ترسیدم از دست بره و ازم برنجه قبول کردم باهاش تنها شم و الان احساس میکنم آلوده شدم گناهکارم،آخه من دختری بودم هرگناهی کرده بودم تو این چیزا ادعای پاکی میشد و به بقیه میگفتم تاحالا دوست پسر نداشتم باور نمیکردن،الان خیلی پشیمونم و فهمیدم اون آدم لیاقتشو نداشت تسلیمش بشم ارزشهامو زیرپا بذارم براش😔
چقد دغل بازمن از رو حرفات شناختم این آدمو چطور خودت نشناختی تاحالا
باهاش حرف بزنی بخدا میگی پیغمبره خیلی دخترا جذبش میشن چون یه چیزی داره اونم اینه با دخترا رابطه برقرار نمیکنه بخاطر همین همشون عاشقشن میگن مرد واقعی مرد نجیبببب که حتی تو اروپا دست به کسی نزده
میدونم ، دخترها عاشق تحسین شدنند ، اشکالی هم نداره ولی کسی که لیاقت حضور در اون جایگاه را داشته باشه و با پذیرش مسئولیت و طی کردن مسیر اول اثبات کرده باشه و تا حد محرم شدن پیش آمده باشه بعد تحسین واقعی میکنه چون اون وقته که وجود اون زن را دوست داره ، روح و جسمش را تحسین میکنه ، و از روی شهوت نیست از روی عشقه ،