من با ی نفر خیلی زود رفتم تو رابطه
نشناختمش درست
دوماه باهم بودیم لانگ
و سرد شدم
بخاطر رفتاراش
بدی هاشو میگم قطعا خوبیم داشت چون دلیل کاتو گفتی
وویس بادگلو و باد معده شو فرستاد🥸وقتی خیلی احساس راحتی کرد هرچند من گفتم چندشم میشه اهمیت نداد
دو روز رفت بدون اینکه چیزی بم بگه و گوشیش خاموش بود و من فکر کردم مرده شاید انقدر اون دو روز گریه کردم اخرم اومد ی دروغی گفت و بعد واقعیتو گفت
گفت اگ زنگ نمیزنی حرف بزنیم من چت نمیکنم باهات چون بیکار نیستم (من شرایطشو نداشتم همیشه و دلمم تنگ میشد)
شکاک بود تا حدی
مثلا میومد میگفت دختره با پارتنرش بود خم شده باسنشو کرده ب من نگاش کنم و از این چیزای چرت و پرت
جلو رفیقش بود پشت تلفن ی ایراد از اندامم گرفت
یبارم گفت کات کنیم من میخوام هر روز ببینمت و اینا
من اول خیلی گریه کردم و اون گفت خب پس باشیم ولی تو بیا اینورا هر چند وقت درحالی ک خب من برام سخته:))خب تو چرا یبار تلاش نمیکنی رفیقامم گفتن نرو ومنصرفم کردن و خوشحالم ک اینکارو کردن
بدقول بود میگفت ده دقیقه دیگ زنگ میزنم میزفت تا سه ساعت دیگه پیداش میشد
همه اینا جمع شد