خیلی منت میزاره یه لقمه نون میخورم زورش میاد بابام شهریه دانشگاهمو واریز میکنه برام بدون هیچ منت و چشم داشتی اما مامانم حسودی میکنه زورش میاد زندگیو زهرمارم میکنه خودم سرکار میرم اما بابامم بهم پول میده دوست داره خرج دانشگاهم با خودش باشه اما مامانم دیونم کرده همش منت منت منت
شاید فکر کنید مامانم سنش زیاده که اینطوره اما ۳۹ سالشه متولد ۶۵
خیلی زندگی برام سخت شده صبح که از خواب پامیشم میگه بابات از این به بعد نمیتونه پول دانشگاهتو بده خودت بفکر باش دوباره سر سفرع میشینم همینو میگه درحالی که بابام دستش تنگ نیست خودش پول میزنه برام
از صبح دارم گریه میکنم بعد خیلیا فکر میکنن من خوشبختم 💔
کاش بمیرم راحت بشم با این وضعیت روحی این ترم افت درسیم زیاد میشه کاش دانشگاهمو میرفتم یجای دور