سلام دوستان میدونم خیلی تاپیک زدم در این مورد یه بار دیگه راهنمایم کنید نمی دونم چرا دوست دارم یکی دلداریم بده من یک ماه پیش فهمیدم ناخواسته باردارم (خاک تو سرم) واقعا خیلی احساس بی عرضه گی میکنم رفتم سونو و آزمایش دکتر گفت ۶هفته ای بچه نبض هم داره قصدم واقعا سقط بود دارو هم گیرم اومد ولی وقتی دکتر گفت نبض داره چون توی ماه صفر هم بود ترسیدم گفتم سقط نمیکنم الان از اون روز تا الان افسردگی خیییلی شدید گرفتم جو خونمون به هم ریخته هممون افسرده شدیم چند روزه همیش میگم کاش همون روز اول سقط میکردم الان راحت شده بودم (میدونم خیلی ناشکری میکنم) ولی واقعا دست خودم نیست دیروز زد به سرم گفتم میرم سقط میکنم الان هفته ده تموم شده رفته ۱۱از امروز رفتم دکتر دکتر گفت نمیشه چون بچه دبگه کامله رفتم روانپزشک داروی افسردگی گرفتم اومدم استفاده هم کردم ولی اصلا فایده نداره حتی فکر خودکشی هم میاد برام خدا منو لعنت کنه چرا همون هفته ۶خودمو راحت نکردم
دوتا دختر دارم خودم سنم ۳۸ساله با انواع بیماری ها واقعا فکر میکنم توان ندارم برا بچه داری
چنتا بچه داری
مشکل اصلیت چیه که بچه نمیخوای؟
چندتا بچه داری
شوهرت چی میگه
عزیزم برو یه جورابی کفشی چیزی براش بخر شاید دوستش داشتی
تو رو خدا غصه نخور. اعصاب بچه از الان ضعیف میشه. فردا اوتیسم و adhd و ... بگیره می خوای چی کار کنی با عذاب وجدان. توی هر رابطه امکان بارداری هست. اون مسوول به وجود اومدنش نیست.
صد در صد این بچه پسره
اگه خودت توان نداشتی خدا بهت نمی‌داد
و باید بیشتر مراقبت میکردی عزیزم
نمیشه که یکی دیگه رو بکشی و جونش رو بگیری
سلام .سقط کنی تا سالهای بعد عذاب وجدان و افسردگیت بدتر میشه ...سقط انرژی منفی خیلی زیادی داره
یه پسر خوب به دنیا میاری
نگران نباش
بیخیال بابا غولش کردی برا خودت ، بچه س دیگه ناخواسته اومده خودت نخواستی که الان خودتو سرزنش میکنی حتما دوره های روانشناسیتو ادامه بده از این فکرام نکن
بچتم دنیا اومد دختراتم هستن کمک حالتن
خیلی گنده کردی مسئله رو
چی بگم معمولا این بچه های ناخواسته خیلی برا پدر مادر خوب میشن.ولی خب واقعا سخته ایشالله از پسش بر میای ،حالا شاید پسر بود و دختراتم داداش دار شدن شوهرتم خوشحال میشه،هر چی باشه بچته و خدا خودش توانش و میده بیتابی نکن.
