فکر میکردم برگردم خونه ی بابام بهتر از خونه ی شوهرمه ولی

خدارو شکر خب حالا چجوری پیداش کردی 😁

سنتی بود؟

ممنونم 🙏

تو که یه بار تجربه کردی، چه خیری دیدی؟ 

آدم عاقل، دو بار از یه سوراخ گزیده نمیشه.

چشمتو باز کن، حواستو جمع کن، عاقلانه تصمیم بگیر. این تفکر هم که از بقیه عقب میفتی را بنداز دور. چند سال بگرد، از جوونیت لذت ببر تا ایشاله یه بخت خوب نصیبت بشه.

بچه که نداری؟؟

اره دقیقا منم مثل تو از همه ی هم سن و سالام عقب موندم بدبختی سرکارم نزاشتن برم الان بیکارم نصف عمرم تو خونه گذشته 

پسرعموم بود دوسش نداشتم من از ۱۳ سالگی اسیرشدم تا الان که ۲۸ سالمه دارم تاوان این ازدواج اشتباه رو میدم...وقتی فکر میکنم بهترین روزای عمرم گذشته قلبم آتیش میگیره هیچ کاری هم از دستم برنمیاد 

الانم یه خواستگار دارم از شانس گوه من ورشکست شده دیگ هیچ امیدی به آینده ندارم

نه‌ خدا رو شکر بچه ندارم

من بعضی وقتا پیش خانوادم احساس سربار بودن میکنم نمیدونم تا کی قراره زندگیم به همین منوال باشه واقعا سخته

درکت میکنم عزیزم 🥲💔

💔

خداروشکر که بچه نداری.

پس حسابی از جوونی و مجردی لذت ببر.

اجازه بدید نپذیرم

اون دیگه حتما باهم هم کف نبودن ،یعنی هر دو ممکنه آدمای خوبی باشن ولی بهم نمیخورن ،و حتما اینکه به این نکته توجه نکردن

وگرنه آدم تلاش کنه و توکلش به خدا باشه خداهم کمک میکنه

محاله ممکنه دوره آشنایی طولانی باشه و تحقیقات کامل و جامع باشه اما طرف نفهمه که معتاده ،دست به زن داره،هیزه، مردم آزاره، مال مردم خوره و ...

یه سری چیزا قابلیت پنهان کردن نداره در دراز مدت و با تحقیقات کامل