اصلا حالم خوب نیست
طلا ۷ تومن بود ماه پیش شوهرم مجبورم کرد ۲۰ گرم بفروشم برای کاری که هیچ عجله ای نبود برای انجامش
کل طلاهایی که تا حالا خریدن دادم بهش
هرچی گفتم یک سال وایستا انگارنه انگار
تو این یک ماه ۲۵ تومن ضرر کردم
حالم خوب نیست
از اون طرف خواهرشوهرم همچنان پشت سرم گوه میخوره
شوهرم میگه برم باهاش حرف بزنم
گفتم اون وقتی که من متوجه نشده بودم چیا گفته باید میزدی دهنش الان که میبینی همه چی خراب شده بدرد من نمیخوره
دارم سکته میکنم از صبح خودمو نگه داشتم گریه نکنم الان دخترم داره میخوابه چراغو خاموش کردم دارم برای خودم زار میزنم