عزیزم خیلی کلی گفتید
منظورتون رابطه زناشویی هست یا رابطه عاطفی؟
میشه یک مثال بزنید تا من بتونم جواب بدهم چیکار کنید
چون تو چت و نوشتارخیلی نمیشه منظور ها رو رسوند به خاطر همین اینجا دوست ندارم مشاوره بدهم و چت کردن و نوشتن هم برام خیلی سخت تر از حرف زدن هست
مثلا امشب که مهمانی رفته بودیم و خواهر شوهرم با خانواده به جمعمون اضافه شدن همسر من دید غذا کم اومد جوجه نخورد
درحالی که اونا اضافه شده بودن اونا باید رعایت می‌کردن
بهش گفتم تا چرا حق خودتو نمیخوری تازه کلی هم اضافه اومد دوباره خواهر شوهرم که سر شام بی دعوت اومده بود خورد
منم ناراحت شدم شوهرم بخاطر اونا غذا نخورد
اینا مقصر مادرشونه بهشون نرسیدن اهمیت به نخوردنشون ندادن حالا ما موندیم ویه مرده لوس بدغذا ماشالله بچه هام اصلا شبیه پدرشون نیستن از بس بهشون میرسم البته برای پسرم از بس میترسیدم مثل همسرم نشه !یه کم پرخور شده داره توپولو میشه سرغذا خوردنش همش دعوا داریم!از اون ور بوم افتادم من
ببین عزیزم این خوبی و درک همسرتون رو می رسونه که انسان خوب و با تعهدی هست و میشه تو سختی ها روش حساب کرد
مردی که با خانواده و خواهر و مادرش رفتار درستی نداشته باشه و بهشون بی احترامی کنه مرد قابل اعتمادی نیست
مردی که خواهرش که از گوشت و خون خودش هست و باهم بزرگ شدن رو به راحتی کنار بگذاره و هیچ حس مسئولیت بهش نداشته باشه مطمئن باش یک روز خدایی نکرده شما رو خیلی راحت تر از این ها کنار خواهد گذاشت و این کار همسرتون یک کار مثبت بود از نظر من
دوما به خاطر چیزهای الکی و مشکلات کوچک دوران شیرین نامزدی رو به کام خودتون و همسرتون تلخ نکنید حالا آدم یک شب کلا شام نخوره هیچ اتفاقی براش نمی افته می تونه بعدا بره اگه خیلی گرسنه شد یک چیز دیگه بخره و بخوره، در کل زندگی مشترک خیلی چالش های بزرگی داره که باید خودمون رو قوی کنیم
پیشنهاد می کنم چند تا کتاب خوب در مورد روانشناسی مردها و ارتباط با همسر و همسرداری بخونید و بهش عمل کنید
چون من بخواهم اینجا توضیح بدهم خیلی طول میکشه
اگه بخواهید چند تا کتاب خوب معرفی می کنم بهتون؟
