۷.۸سال عذاب اذیت بریدم دیگه ادم نشد
الان میگردم با بچم کم بیش خرجی میگیرم خورد خوراک چیزای لازم
دیگ پیگیر نیسم با کی کجا رفتی چکاکردی ولی بزور جلو خودمو میگیرم ولی چاره ای نیس
ادم نشد یا باید جداشم یا بسازمو بمونم شما چی من خیلی خنثی و بی حسم ب زندگی
خوبه که تونستی خودت و حمع کنی برا بعضی زندگیا جز این بی‌تفاوتی راهی نیست :(
من
بیست سال عاشقانه تلاش و زندگی کردم و اونم شکنجه کرد . فحش و کتک و تهمت و...به خاطر مادر روانیش
الان همشون باهم گذاشتم کنار
تا حدودی آدم شده ولی برام مهم نیست دیگه
جوانی و سلامتی و زیبایی رو ازم گرفت
من دوسال هست با کلاس همسرداری مومنانه آشنا شدم
زندگیم خوب شده
برام سخت بود دستورات کلاس را رعایت کنم ولی تجربیات خانم های دیگر میخوندم انگیزه گرفتم
قبلش مثل تو بودم
همسر داری مومنانه ایتا استاد حسینی را میگم
