خواهرم ۲۴ سالشع میخواد جدا بشه
ولی من همه اش گریع دارم میگم ما پولدار نیستیم
ممکن کسی دیکه ای چون مطلقه بود ازدواج نکنه باهاش
نمیخوام خواهرم بدبخت شه شب خواب ندارم
دختر داییم با اینکه پولدار بودن دانشجو دندون بود با یه پسر دوست بود همه میدونستن میرفت مسافرت بعد کات کردن دیکه براش خواستگار خوب نیومد
خواستکار میومد ولی نه مثل قبل که رل زده بود
زن داییم همه اش میگه کاش همه جا نمیزاشتی پسر تحفه اتو
خواهر من درسم نخونده بابامم مثل داییم پولدار نیست
نگران اینده خواهرمم
انگار گریه کردم الانم امتخانای دانشگاهمه