مادرشوهر كنم به اسم بيام كمك گير داده بود بياد، حالا اصلا هم نه رابطه اي داشتيم نه ازش خوشم ميومد
هي اصرار و هي توي روش ميگفتم آقاجان نميخام!
بعد گير داد به شوهرم اينم به من
منم داد و بيداد راه انداختم گفتم نميخوام
بماند كه همون رو هم شوهرم هم ننه ش كينه كردن ولي نزاشتم و همين برام مهم بود
زنيكه ….
٦ نفر بايد خودشو جمع كنن
كثافت به اين اسم ميخاست بياد و ديگه نره، همون كاري كه با برادر بزرگه كرده و چون من رو ندادم هنوزم همونجاست