خوش به حالت
برو کنار هم خونت زندگیتونو از نو باهم بسازین
خواهر من ۱۵ سالشه ولی شوهرم به چشم دشمن میبینمش اصلا حتی تحمل دیدنشون نداره
هر سری میان خونم اینقدر فشار عصبی رومه که روانی میشم
اینقدر سرکوفت خانوادمون میزنه تو سرم هیچ لذتی از بودنشون نمیبرم
با اینکه اونا کوچکترین بدی در حقش نکردن
ولی بارها بهم ثابت شده که فقط خانواده ادم براش میمونه
من حاضرم تا پای جونم برای خواهرم بجنگم تو هم مثل کوه پشت داداشت باش که تو این دنیا فقط اون دلسوزته و بس