اینکه ب محض اینکه عقد کردم از هفته دوم خانواده شوهرم شروع کردن ب اذیت کردن من با حرفاشون .میرفتم خونه پدرشوهرم اینا.
مادرشوهرم هزاربار میگفت قرار بوده دختر فلانی رو بگیریم واسه شوهرت😢بعد شوهرم پشتم نبود اصلا.و یبار خواهرشوهرم لباس دوخت واسه عروسی یکی از فامیلاشون .مادرشوهرم بهم گفت این لباس بهتره تا اون لباس عقد خودت ک پوشیدی با من بود😢
خواهرشوهر کوچیکم ک ن دعوت کرد ن پاگشا کرد وقتی ازدواج کردیم منو شوهرم.
و خواهرشوهر بزرگمم ک بهم فحش داد.
و خانواده شوهرم هیچ پولی نداشتن ک واسم طلا و چیز بخرن و من تک فرزندم هستم.
😢😢😢دارم دق میکنم چیکار کنمممممممممممممممممم
و بابام ب زور گغت باید ازدواج کنی.ابروم میره طلاق بگیری😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭