بچه ها دیگه نمیدونستم چیکار کنم از بس داشتم خفه میشدم جایی هم نمیتونم حرف بزنم ، سر شب شوهرم رفت دخترمو از کلاس بیاره تا اومدن دیدم به طرف صورت دخترم با چشمش قرمزه و داره مثل چی میلرزه تا دیدمش گفتم چی شده. شوهرم داد زد گفت دست منو ول کر پرید وسط خیابون یه ماشین داشت بهش میزد بعدش شوهرم یه چک زده به صورتش منو بگو ، بچه از کلاس ورزشی اومده خسته کوفته تازه اینم چک زده تو صورتش انقدر بهش فحش دادم ، انقدر جلوی خودش نفرینش کردم بعدم میگه چرا جلو بچه منو بی ارزش میکنی ، یعنی نابودش کردم بعدم دخترم دلش براش سوخت رفته بغلش میگه بابا اشکال نداره حالا منو بگو دارم از حرص و جوش میترکم واقعا نمیدونم چیکار کنم ، دخترم ۸ سالشه ، یعنی بی مسئولیت ، لمپن به این میگن کاش خدا یه قدرتی میداد از صحنه روزگار محوش میکردم ، آیا شما هم شوهراتون انقدر عصبین یا من باید یه فکری به حال خودم کنم
و کاملا این حرف شوهرت درسته که نباید بیاحترام کنی پدر رو جلوی بچه
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
بله بله بله شوهر منم همین قدرعصبیه واحتمالا خیلی بیشتر ازهمسر شما عصبیه چون برای ما هرررروز این جنجال بارها داره اتفاق می افته ومن دلم برای بچه هام میسوزه پسرهم هستن قطعا سربه هواتر هستن
خودت ک عصبی تر هستی یه دکتر برو .بعدشم هیچ وقت شوهرت رو جلو بچت خراب نکن هیچ وقت .اون چون بچت نزدیک بوده تصادف کنه از ترسش و شوکی ک وارد شده بهش زده تو گوش بچه .بهتر بود تو خلوت بهش میگفتی کارش اشتباهه .و همینطور بهتر بود به دخترت هم میگفتی حواسش رو جمع کنه دیگه که باش نخواد حرص بخوره .
دختر ۸ ساله پرید جلو ماشین همین شما شب شوهرتو باز خواست میکردی چرا مواظب نبودی خب عکس العمل شوهرت بد بود ولی ت اون لحظه ناخواسته این کارو کرد ولی کار شما خیلیییی بد بود