بابام با عصبانیت اومد خونه بعد معتادم هست گیر داد چرا چای رو ریختی بعد کتری آب جوش پرت کرد رو مامانم مامانم بدنش سوخت منم اعصابم خرد شد با بابام بحث کردم
فردا ارائه دانشگاهی دارم نمی م حالم بده میخوام خودمو بکشم خسته ام دیگ خسته ام
ولی بابام میگفت از عمد نبوده ولی خیلی بداخلاقه