سلام خانما خوبین چند روزی با فامیلای شهور رفته بودیم مسافرت
اونجا من پا ب پای جاری شایدم بیشتر کمک کردم تو کارا اصلا بیکار نمینمینشستم ک مثلا اون کار کنه و من بشینم
بعد همه نشسته بودیم جاری رفت تو آشپزخونه و گفت برم سالاد رو درست کنم تا شام را میارن شامو سفارش داده بودیم
بعد برادرشوهر ک نشسته بود به دخترش گفت برو به مامانت کمک کن سالاد درست کنه
دو بارم گفت
بنظرتون تیکه به من انداخته؟ یا بی منظور گفته؟