دوتا سوال دارم از اکثر خواهر شوهر ها و مادر شوهر ها

افرین چه سوال خوبی

وای دقیقا درست گفتی

بابا خود من با پسری دوستم که تا یک سال پیش خانوادش چه کادر و چه خواهرش محل نمیذاشتن بهش حتی جلو من و مامانم کفتن مجتبی نمیمیره که بالاخره میاد خونه با خواهرش دعواش شده بود 

بعد الان جفتشون عین کنه چسبیدم به پسره که پسره محل من نده و از اونا پر محبت باشه اصلا یه وضعی خندم میکیره 

چون از دست داداششون و پسرشون خسته شدن میخوان از روی دختر مردم ب جایی برسن و پسر ن ادم کنه

بعدم اختیار دار باشن 

مثل این میمونه از قاتل ها بپرسی چرا آدم میکشید

چون دست اونا نیست وگرنه ب پسرشون میگفتن تا آخر عمر مجرد بمون و خرِ آرزوهای ما باش   ببخشید اینقد رک گفتم 

وقتی خودشون نتونستن پسرشون آدم بار بیارن زن میگیرن براش که اون درستش کنه 

بنده از شما سوال میپرسم آیا خودتون خواهرشوهر و مادر شوهر نیستید؟ سوال دوم آیا مادرتون مادر شوهر نیستند؟

من هیچوقت همچین خواهر شوهر یا مادر شوهری نمیشم

اما وقتی یه دختری انقدر به بلوغ نرسیده که قبل ازدواج  خواستگارش رو کامل بشناسه ببینه وابسته خانوادش هست یا نه؟ ببینه از نظر مالی مستقل هست یا نه؟؟ وقتی از این موضوع اطمینان نداره چطور ازدواج میکنه؟؟ 

خب من خودم خواهرشوهرم ولی ولله اگه خونه ام نیومدن یه بارهم به برادرم گیله نکردم یعنی ادم سختگیری نیستم

ولی زنداداشم خیلی بهم بد کرد بعد فوت مادرم همش زنگ شوهرم می زد خاله زنکی می کرد..

و خودشون عروس بدیختشون پیش مادرش زندگی می کنه سر مراسم مادرم همش زنداداشش غذا درست می کرد من هم فقط از اون تشکر کردم و مادرمحترمش

خواهرشوهرم ولی به والله که هیچ کدوم اینا نیستم ازاون خوباشم.

نمیدونم خانما چرااینقدر برای برادر آدم بده میکنن خودشون رو؟!!!منم برادر دارم عاااشقشونم ولی هیچ موقع درک نکردم چرا بعضی خاننا بادخالت و دلسوزیهای بیجا همیشه خودشون ادم بده میکنن والله اگه برادر اینقدر خودش رو بخاطر خواهر آدم بده کنه پیش داماد!!عجیبه واقعا

من خودم عروسم ..زنداداشش وظیفه اش نبود کارهای مارو بکنه وظیفه خودش بود و تازه بماند که زنداداشش تو خونه مادرشوهر هم زندگی می کنه بنده خدا 

برعکس خودش کلا یه منطقه دیگه زندگی میکنه که اگه پیش مادرم بودن مادرم فوت نمی کرد چون خودم هم راه دور شهر دیگه ازدواج کردم و سختم بود سر بزنم