شمام همسایه هاتون میشینن تو کوچه

بچه ها ما یه همسایه داشتیم که خواهر بردار مجرد باهم زندگی میکردن جوونن پدر مادرشون را از دست دادن فوت شدن.دوهفته پیش بردارش فوت شد خواهرم تو خونه تنها موند دق کرد مرد خیلی غریب بیکس مرد 

الان دیگه میگم باید حال همسایه را پرسید 

نه من حدود دوازده ساله ازدواج کردم ولی خب نه در این حد که حقوقشو نگه البته خودشم نمیدونه این موردو ، در کل در مورد خانواده خودش اینطوریه خیلی زور میگه حتی اگه حق صد در صد با من باشه اولش میگه حق با توئه ولی یه مدت که میگذره قشنگ زورگویی میکنه و منو مجبور میکنه باهاشون در ارتباط باشم و هیچی هم نگم صدام در نیاد و احترام هم بزارم 

ای بابا این شوهرت ک زیادی مث شوهرمنه؟میگه مادرم مشکل عقلی داره ب حرفاش توجه نکن اون باهمه بچهاش همینه و کل شهر انتظارنباید ازش داشت حقم میگع ها ولی این یعنی ک باهاش بایدقطع ارتباط کرد ک مبادا ب روح دوان یکی اسیب بزنه ک من داشتم روانی میشدم بخدا یهو بی حس میشد بدنم میفتادم خودشم ترسیده بودالان بعد کات کردنمون کامل خوب شدم واقعاروزای بدیه گ تنبلی شدید گرفنم ازاسترس۷ساله بچه دارنمیشم

وای نه اصلا 

دقیقا شوهر من همش میگه از یه زن ۶۵ ساله چه انتظاری داری اون کل عمرش همین بوده تو باید درک کنی هر چی گفت هیچی نگی احترام بزاری دلش نشکنه  ! در مورد خواهرش من همین یه دونه خواهرو دارم هررر چی باشه خواهرمه در مورد زن داداشاش اونا برن به جهنم ولی من که نمیتونم با داداشام قطع ارتباط کنم اونا داداشامن از خون و رگ منن تو هم به عنوان خانمم باید منو همراهی کنی کی تونسته از برادرش جدا بشه بعد که میگم اونا چرا تورو اینقدر برااادر نمیدونن و فلان شروع میکنه داد زدن که من دارم وظیفمو انجام میدم من که نباید مثل اونا باشم من با وجدانم رفتار میکنم وااای هر چی بگم یه چی میگه کم میارم دیگه 

ان شاالله به زودی همه چی درست بشه یه نی نی قشنگ بیاد بغلت 🙂آره استرس خیلی تو باردار شدن مهمه باید یه مدت کلا قیدشو بزنی بعد یهو میبینی غیر منتظره اتفاق افتاد وقتی انتظار بکشی کلا نمیشه تجربشو دارم چند سال 

وای بخداهرجی بیشترمیگی بیسترشبیه همدیگن ولی خب شوهرمن خیلی به مادرتندی میکنه بخاطر رفتارای زشت ناپسندش ولی اجازه نمیدادقبلابهش چیزی بگم دربرابرش ولی الان میگه ازحرفاش دلت گرفت جواب بده ب همه فامیل و همسایه هاگفته من خرابم و ایقدرنفرین بد کرده و حرفای زشت زده بخدا ادم دلش میگیره ازاینکه قراره باهمچی ادمی دوباره بخاد سلام علیک کنه 

مام بابرادرش درارتباط نیستیم دیگه۳سالیه بخاطر زن عقده ایش  لعنت ب خاهرومادرش ک اینادارن ایمانمو تضعیف میکنن بابدیاشون

ممنونم عزیزدلم من تازگیا اصلا پریودنمیشم دیگه ازبس شدید شده ۳تا۴ماهی یبارمیشم واقعا

شوهر منم خودش سر مامانش و خواهرش اینا داد میزنه یکبار به خاطر من دعوای بدی هم کرد با خواهرش ولی دوباره روز از نو روزی از نو البته مادر شوهر من تهمت و اینا نزده تا حالا ولی با رفتارش و حرفاش خیلی تا حالا آتیشم زده در صورتی که از همه لحاظ از ما خیلی پایینترن ولی یه دوربین برداشتن تو زندگی خانوادگی من که یه چیزی ببینن مانور بدن رو همون خودشون کوه اینن بهشون تیکه بندازی ولی من میترسم دلشون بشکنه نفرینم کنن هیچی نمیگم از آه طرف میترسم وگرنه بخدا میتونم چیزایی بگم بهشون که دیگه خودشون قطع ارتباط کنند ولی واقعا دلم نمیخواد کسی از دستم دلش بشکنه و شکایتمو پیش خدا ببره میترسم از عاقبتش 

خب می‌ره دوست ندارم بیاد. دوست داره تااخرشب باشه نه شام میخوره نه هیچی حتی دستشویشم نگه می‌دارد 

خب تنبلی تخمدان گرفتی دکتر رفتی ؟دارو میخوری ؟ یه مدت هر روز صبح ناشتا اندازه یه نخود غذای ملکه زنبورا که بهش میگن ژل رویال اصل بخر بخور خیلی کمک میکنه به تخمک گذاریت و تاثیر داروهای دکتر استرستو کم کنی هر جور شده اون درست میشه نگران نباش الان خیلیا اینطوری ان تحت نظر دکتر باش ان شاالله نتیجه میگیری چیز وحشتناکی نیست ل 

ب این جیزافک نکن اصلاخداجای حق نشسته نفرین ک نمیگیره اونم ناحق اگ ب اینه من ازتوخیلی بیشتر نفرین خوردم حتی موقع نامزدی جاری جدیدم پامونزاشتم میدونم برای خانوادش عجیبه ک چرامانبودیم شوهرم البته سرکاربودهنوز نیامده 

توهنیشه کارخودتوبکن نزار بی حرنتی کنن ک تودلت بمونه عزیزم واقعا خوب نی

نداشتم بابت استرسای ک اینابمن دادن گرفتم شوهرم کتک زیادمیزنه اگ راه ب راش نزاری البته نمیزنه من خیلی عذاب کشیدم اینوفهمیدم توزندگی هیجی بهتراز اخلاق نیس توزندگی مشترک رفتم دکتر درمان میشم باز برمیگرده 

ان شاالله درست میشه نگران نباش 

نمیتونم اونا هر چی میگن من جواب میدم ها نه که لال باشم ولی محترمانه بدون توهین و تحقیر اصلا نمیتونم حرفای تو دلمو بهشون بگم که اگه بگم صد در صد دلشون میشکنه خودم آدمم دیگه کسی مثلا یه چیزی در مورد زندگیم بهم بگه که دست خودم نبوده خب دلم میشکنه نمیخوام دل کسی رو بشکنم مثلا یه بی شعوری که بهیاره تو درمانگاه ولی خودشو از دکترا هم بالاتر میدونه تو دوران کرونا تو جمع بهم گفت اینقدر که تو حساسی مریضی مشکل روانی داری به شوهرم گفت ببرش روانپزشک درمانش کن منم میخواستم جلو جمع بهش بگم آره مثل تو نبودم که اینقدر کثیف کاریای مردمو جمع کنم تی بکشم دسشویی بشورم الان کرونا برام هیچی نباشه ولی نگفتم چند بار خواستم چیزای بدتر بهش بگم باز ترسیدم تو جمع خجالت بکشه دلش بشکنه نگفتم خدایی دیدگاهم به شغلش این نیست  همه شغلا شریفن به شرطی که بپذیری جایگاهتو نه که فاز برداری حالا نریزن سرم ، ولی وقتی میخوای یکی رو تحقیر کنی مثل خودش میتونی همه چی بگی الان چهار سال گذشته هنوز حرفش یادم نرفته و چیزای دیگه گفته من نتونستم هنوز تحقیرش کنم واگذارش کردم بخدا فقط 

احتمالا همینطوره😂😂انقدر پرو پرسید که یه لحظه فکر کردم مامانمه اینطوری حق به جانب سوال میپرسه😂