2777
2789
عنوان

ازرفتار همسایه حالم بهم خورد

843 بازدید | 47 پست

بنا به دلایلی برق کل مجتمعمون مشکل پیدا کرده بود وخاموش بود دو روزی و من مجبور بودم بمونیم خونه پدرشوهرم

حالا برا جویا شدن اوضاع ساختمان شوهرم هرچی به مدیر زنگ میزد جواب نمیداد و من گفتم پس به همسایه جفتیم بگم شماره شوهرشو بفرسته شوهرم به اون زنگ بزنه جویا بشه

خلاصه پیام دادم به خانم همسایمون خیلی سنگین جواب داد و بعدشم شماره اقای همسایه طبقه بالاییمون وفرستاد بافامیلیش

(متوجه شدید؟یعنی شماره شوهرشو نفرستاد شماره همسایه بالایی وفرستاد)

ومنم خیلی بهم برخورد گفتم که این که شماره اقای فلانیه

ودیگه متشکرم نیاز نیست شوهرم برا جریان برق ساختمان خواست تماس بگیره

سین کرد وهیچ جوابی نداد

فقط نمیدونم چرا باید اینطور یه زن عین عقده ای ها رفتارکنه

حالامن رفتارم چقدر سنگینه وحتی سلام نمیکنم وخجالت میکشم نگاهی کنم به مردای همسایمون

بنظرتون چرا اینطور رفتار کرد؟؟؟

بگو نخوریمش

ادم فضایی که شکار کردیو

آریایی🦁 https://abzarek.ir/service-p/msg/2196109                                                                        ناشناسم   ✨️                 من شک دارم به شادیای شما 🗣             

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اینم بگم که نگید خب از خود زن همسایه اوضاع برق ساختمون وجویا میشدید

چون من شب قبل به خانم همسایه پیام داده بودم و اونم زیاد  اطلاعی نداشت

گفتم شماره شوهرشو بدم به شوهرم 

اقایون بهتر سردرمیارن وزودتر با همکاری همسایه ها برق ساختمون درست بشه

ترسیده تحفه شو بدزدن🥴🥴🤢🤢

خدایا شکرت🙏🏻                                                              قسم به روشنایی . و قسم به شب چون آرام گیرد . پروردگارت تو را رها نکرده و با تو دشمنی نمیکند(الضحی)

همش میگم خدا هیچوقت محتاج همسایه ام نکنه

البته بلانسبت همسایه خوب

یبارم درب ورودی گیر کرده بود باز نمیشد و من وبچم بودیم و خود خانمه و شوهرش بیرون بودن مجبور شدم رفتم بهش گفتم به همسرت نمیگی بیاد درب مارو باز کنه اخه شوهرم سرکاربود وگوشیمم داخل خونه وما بیرون بودیم در گیر کرده بود باز نمیشد

اخر شوهرش اومد ولی قبلش زنه هی میگفت خب بیا خونمون بیا خونمون تادرو درست کنه گفتم نیازی نیست یه گوشه می ایستم تا درست شه کار ۵ دقیقه کمتره

اخر گفت میخوای اینجا جمع بشیم پیش درب پیشش خب بیا داخل تا اونم بتونه درو باز کنه وبزور منو کشوند خونشون و بعدش شوهرشو اورد تا درو باز کنه

یعنی عقده ای و روانی اینطوری ندیدم

عزیزم به دل نگیربالاخره دوره زمونه خوبی نیست و همه به خودشونم شک دارن

اخه دراین حد؟بعدش فکر میکردم منو میشناسه اخه یه زن زائو پا به ماهم وحال بد من کجا و شوهر تحفش کجاس

ی نمونه دیگه از رفتارای مسخرشم نوشتم پایین بیا بخون

خودت باشی شماره شوهرت میداری بهش باتوجه ب اینکه توی سایت این همه حرفو حدیث شنفتی

منم زن حساسی هستم ولی دراین حد دیونه نیستم اینطور ضایع بازی دربیارم بله میدادم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792